اروپا قاره غیر متحد

«آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان در سفرش به چین از وضعیت حقوق بشر در این کشور انتقاد کرد و گفت ما نگران وضعیت مطبوعات و اویغورها در این کشور هستیم

سهیلا عطایی ارسنجانی / دکترای روابط بین الملل و علوم سیاسی : یک هفته بعد از سفر رئیس جمهوری فرانسه به چین، حالا مقامات این کشور میزبان، وزیر خارجه آلمان هستند. این سفر، به فاصله کوتاهی بعد از پایان رزمایش نظامی ارتش چین در نزدیکی آب‌های تایوان، انجام شد.

روز گذشته «آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان در سفرش به چین از وضعیت حقوق بشر در این کشور انتقاد کرد و گفت ما نگران وضعیت مطبوعات و اویغورها در این کشور هستیم.

«بربوک» در دیدار با همتای خود در پکن با اشاره به گزارش سازمان ملل گفت: «مجموعه‌ای از موارد نقض حقوق اویغورها و سایر اقلیت‌های مسلمان در این کشور دیده می‌شود.»

بربوک پس از ورود به چین با اشاره به این رزمایش گفت اروپا نباید چشمان خود را به روی تنش چین و تایوان ببندد.

وی در حالی بی پروایانه از سیاست‌های بزرگترین شریک تجاری کشورش انتقاد کرده است که جنگ روسیه و اوکراین فشار بزرگی به اقتصاد کشورش وارد کرده است.

برخی از سیاستمداران و کارشناسان آلمانی از با توجه به دیدگاه‌های شدیداً متفاوت این دو کشور در مورد آزادی‌های اجتماعی و سیاسی نسبت به وابستگی‌های تجاری میان دو کشور ابراز نگرانی کرده‌اند.

در دو هفته گذشته «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به دلیل دیدار با مقام‌های اروپایی سر و صدا به پا کرده است. «پدرو سانچز» نخست وزیر اسپانیا اولین سیاستمدار اروپایی بود که پس از دیدارشی با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در مسکو؛ با رئیس جمهور چین دیدار داشت. «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه هفته گذشته همراه با «ورسولا فون در لاین» رییس کمیسیون اتحادیه اروپا به دنبال آن با شی دیدار کردند.

به گزارش فرارو به نقل از فارین پالیسی، تنها برنده ملاقات‌های صورت گرفته شخص «شی» بوده است. او نه تنها در مورد هیچ موضوعی که برای منافع اروپا حیاتی است از جنگ روسیه گرفته تا روابط اقتصادی امتیازی به طرف مقابل نداد بلکه بازدیدکنندگان اروپایی با نمایشی از نفاق اروپایی و ترانس آتلانتیک در خدمت اهداف و مقاصد «شی» عمل کردند و در واقع هدیه‌ای استراتژیک را در یک سینی نقره‌ای به او ارائه نمودند. واقعیت آن است که سیاست اروپا در برابر چین به هم ریخته است.

البته قرار نبود این گونه شود. طرح رهبران اروپایی از لحاظ نظری خوب بود. آنان قصد داشتند از بازگشایی چین پس از پایان سیاست سخت‌گیرانه کووید صفر حاکم بر آن کشور استفاده کرده و شخصاً نگرانی‌های مهمی را در مورد مسائل مختلف به خصوص جنگ روسیه علیه اوکراین با شی در میان بگذارند.

مکرون از فون در لاین دعوت کرده بود تا برای نمایش اتحاد اروپا در پکن به او بپیوندد و قبل از سفر با او برای یک ناهار مقدماتی در پاریس ملاقات کرد. به نظر می‌رسید که رئیس جمهور فرانسه به وضوح قصد داشت نشان دهد که اروپایی‌ای متعهدتر از «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان است که در نوامبر ۲۰۲۲ میلادی پس از رد پیشنهاد مکرون برای همراهی با او سفری انفرادی به پکن را آغاز کرده بود. «فون در لاین» سهم خود را برای نشان دادن یک رویکرد اروپایی مصمم انجام داده بود. در تاریخ ۳۰ مارس در بروکسل او جسورانه‌ترین سخنرانی را در بین تصمیم گیرندگان ارشد اروپایی در مورد نحوه برخورد با چین تحت زمامداری شی ایراد کرد. همین واقعیت که رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا تصمیم گرفت از اندیشکده مریکس مستفر در برلین که در سال ۲۰۲۱ میلادی توسط دولت چین تحت تحریم قرار گرفته بود درباره پکن صحبت کند پیام روشنی را به مقام‌های چینی ارسال کرد.

فون در لاین چینی را به تصویر می‌کشد که «در داخل کشور سرکوبگرتر و در خارج از کشور تهاجمی‌تر و قاطعانه‌تر» رفتار می‌کند و امنیت و کنترل را بر هر موضوع دیگری در اولویت قرار داده است و به سرعت از اجبار سیاسی و اقتصادی استفاده می‌کند تا از وابستگی کشورهای دیگر به چین به طور سیستماتیک استفاده کند.

او کشوری را توصیف کرد کهشی برای یک «مبارزه» خشونت آمیز طولانی مدت با ایالات متحده آماده می‌سازد و «هدف روشن تغییر سیستمی نظم بین‌المللی با مرکزیت چین» را در دستور کار خود قرار داده است. هیچ رهبر اروپایی دیگری تاکنون چنین تشریح دقیقی از دستور کارشی را ارائه نکرده بود.

فون در لاین به عنوان یک پاسخ اروپایی یک استراتژی بلندپروازانه «محرمانه» ترسیم کرد که امنیت اقتصادی را در مرکز روابط با پکن قرار می‌دهد و شامل ابزاری برای غربالگری سرمایه گذاری‌های خارجی در مناطق حساس از نظر فناوری است. همان طور که کمیسیون اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۹ میلادی چین را به عنوان یک «رقیب سیستمی» معرفی کرد این کمیسیون اروپایی بار دیگر مرزهای سیاست اروپا در برابر چین را جابجا کرده است.

با این وجود، «فو کونگ» سفیر چین در اتحادیه اروپا بلافاصله در این باره ابراز تردید کرد که آیا کشورهای عضو آن اتحادیه برای اجرای دستور کار فون در لاین آمادگی کافی را داشته باشند. او به » نیویورک تایمز: گفت به نظر می‌رسد «دو نفر با یکدیگر دعوا می‌کنند» بدین معنی که «اروپا سیاست منسجمی در قبال چین تدوین نکرده است».

سانچز و مکرون هر دو در طول سفرهای‌شان به چین به شدت تلاش کردند تا نظر «فو» را مورد تأیید قرار دهند. نخست وزیر اسپانیا در سخنرانی خود در مجمع «بوآئو» که به نوعی نسخه چینی داووس محسوب می‌شود پکن را به دلیل باورش به «یک سیستم چندجانبه قوی، شفاف و مبتنی بر قوانین» مورد تمجید قرار داد که به طور مستقیم با آن چه «فون در لاین» در مورد دیدگاه پکن برای نظم بین المللی گفته بود در تضاد است.

با توجه به موقعیت فرانسه به عنوان عضو دائمی سازمان ملل متحد و دومین قدرت اقتصادی مهم اروپا؛ مکرون می‌توانست این اظهارات را از طریق همسویی آشکار با دستور کار فون در لاین خنثی کند. با این وجود، مکرون در عوض تصمیم گرفت تلاش کند تا فرش را از زیر پای فون در لاین در سفر مشترکشان به پکن بکشد.

مکرون به جای تمسخر و تحقیر چین قاطعانه به توهمات متقابل در روابط اقتصادی با چین پایبند باقی ماند. گویی که از گذشته درس نیاموخته بود. مکرون در مورد روسیه تعهداتی را که اساساً فراتر از بیانیه‌ای که شولتز در ماه نوامبر از شی دریافت کرد یعنی بیانیه‌ای علیه استفاده از تسلیحات هسته‌ای از شی دریافت نکرد. با توجه به عزمشی برای ایستادن در کنار پوتین برای حفظ روسیه به عنوان متحد در مبارزه با ایالات متحده این امر تعجب آور نیست.

هم چنین، مکرون تلاش نکرد تا نشان دهد که حمایت چین از جنگ روسیه علیه اوکراین ناقض منافع اروپا برای همکاری با چین است. مکرون در ماه نوامبر با هیئتی تجاری متشکل از ۵۰ نفر چهار برابر بیش از تعداد اعضای هیئت همراه شولتز به دیدارشی رفت و البته مورد انتقاد قرار گرفت. هیئت مکرون شامل یکی از اعضای هیئت مدیره هواوی فرانسه و ژان پیر رافارن نخست وزیر سابق فرانسه (معادل فرانسوی گرهارد شرودر از نظر نزدیکی به چین و روسیه) بود.

در مورد تایوان مکرون بیش‌ترین آسیب را موجب شد. هنگامی که در پکن در مورد دیدار بین «تسای اینگ ون» رئیس جمهور تایوان و «کوین مک کارتی» رهبر اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا از مکرون پرسشی مطرح شد او گفت: من نه تایوان هستم و نه ایالات متحده و صرفاً می‌توانم به آن چه به من بستگی دارد و مربوط است کنار بیایم. لازم نیست آدمی هه چیز را با هم مخلوط کند. این تنها اظهارنظر مهم او در مورد ثبات در تنگه تایوان در چین بود.

در مقابل اظهارات فون در لاین در پکن در مقابلشی جین پینگ با بیان جملاتی، چون ثبات در تنگه تایوان از اهمیت بالایی برخوردار است و تهدید به استفاده از زور برای تغییر وضعیت موجود غیرقابل قبول است واکنش نشان داد. ارتش آزادیبخش خلق چین اخیراً مجموعه‌ای از رزمایش‌های تهاجمی تحت عنوان تیز کردن شمشیر را از طریق محاصره تایوان در واکنش به دیدار اینگ ون و مک کارتی انجام داد.

مکرون در بازگشت از سفر خود در گفتگو با نشریه «پولیتیکو» به اصطلاح یک کارت سفید برایشی در مورد تایوان ارسال کرد چرا که در مصاحبه خود گفت که تایوانی بحرانی است که متعلق به ما نیست و توصیه کرد که اروپایی‌ها باید از آن دور بمانند و نباید از امریکا دنباله‌روی کنند.

واقعیت آن است که بازتابی از آرای اکثریت تایوانی‌ها که در انتخاباتی دموکراتیک بیان کردند و خواستار عدم حکمرانی چین بر خود شدند در تفکر مکرون دیده نمی‌شود. علی‌رغم آن کهشی جین پینگ عزم خود را برای کنترل تایوان با اقدامات تهاجمی‌تر نشان داده به نظر می‌رسد مکرون ایالات متحده را تنها مسئول افزایش تنش‌ها در تنگه تایوان می‌داند.

به نظر می‌رسد مکرون احمقانه تصور می‌کند که اروپا می‌تواند از خود در برابر جنگ بین چین، تایوان و ایالات متحده محافظت کرده و مصون باقی بماند و بنابراین نیازی به تلاش برای بازداشتن پکن از استفاده از زور ندارد.

با این وجود، اروپایی که حتی نمی‌تواند بدون کمک ایالات متحده در جنگ‌های بسیار کوچک‌تر نیز با تهدیدات مقابله کند راهی برای فرار از پیامدهای بسیار بزرگ‌تر جنگ ایالات متحده و چین ندارد. او اعتبار فرانسه و امضای بیانیه کلیدی نشست جی – ۷ در مورد تایوان در آگوست ۲۰۲۲ میلادی را با اظهارات اخیر خود تضعیف کرده است.

شاید موضوع نگران کننده‌تر این باشد که به نظر می‌رسد مکرون هیچ تعریف مثبتی از منافع ملی فرانسه و اهداف استراتژیک در مورد ثبات در تنگه تایوان فراتر از تبعیت نکردن از ایالات متحده ندارد. به نظر می‌رسد رویکرد او در مورد فرانسه به عنوان «قدرت موازنه کننده» که بسیار در بوق و کرنا کرده رویکردی منحصراً برای توازن در برابر ایالات متحده است.

طنز ماجرا این است که مکرون درست می‌گوید که اروپا باید مسیر خود را در مورد چین بر اساس منافع خود ترسیم کند و روی توانایی‌های خویش سرمایه‌گذاری کند تا به آن چه او حاکمیت اروپا می‌خواند دست یابد. با این وجود، او با ارائه رویکرد خود به عنوان موضعی کاملاً ضد امریکایی این کار را انجام می‌دهد. او با موضع گیری اخیر خود رویکرد حاکمیت اروپایی را در نظر بسیاری به ویژه در مرکز و شرق اروپا که پیش‌تر نسبت به آن بدبین بودند بیش از پیش بی‌اعتبار ساخت. اروپایی تقسمیم شده تنها به نفع دشمنان اروپاست.

به همین خاطر است که اکنون اروپا باید به سوی کنترل آسیب حرکت کند. علی‌رغم آن که اظهارات مکرون تحریک آمیز قلمداد شد دیگر رهبران اروپایی هیچ نفعی از دامن زدن به بحث‌های عمومی نخواهند برد.

در عوض، آنان باید با آرامش اصول کلیدی در مورد تایوان که از سوی اتحادیه اروپا در بیانیه‌های جی – ۷ امضا شده‌اند را بیان کنند. آلمان در این جبهه‌ها نقش اساسی دارد. شولتز در ماه نوامبر در کنفرانس مطبوعاتی در مورد تایوان و حقوق بشر از جمله این که شین جیانگ یک موضوع داخلی چین نیست به صراحت صحبت کرد. شولتز پیامی صریح را به شی درباره پیامدهای استفاده از زور علیه تایوان برای روابط اقتصادی دوجانبه چین و آلمان انتقال داد.

شولتز و وزیر خارجه‌اش باید تلاش کنند تا سایر نقاط اروپا را نیز به آرامی پشت چنین دستورکار بازدارنده‌ای علیه پکن در مورد تایوان قرار دهند. شولتز شخصاً از اصطلاح تبدیل به مسئله کردن در برابر چین استفاده کرده است اگرچه به نظر نمی‌رسد که بخواهد به اندازه فون در لاین در برخی جبهه‌ها قاطعانه حرکت کند. ایجاد سیاستی منسجم از سوی اتحادیه اروپا در مورد چین پس از سفر تأسف بار مکرون به پکن دشوارتر شده است. با این وجود، این تنها راهی است که اروپا به تعبیر مکرون می‌تواند حاکمیت خود را مورد تأیید قرار دهد. با این وجود، واقعیت است که تا زمانی کهشی می‌تواند روی مکرون به عنوان بهترین متحد خود در برابر اروپای مستقلی که منافع خود را در برابر پکن متجاوز نشان می‌دهد حساب باز نماید به سادگی می‌نشیند، آرام می‌گیرد و از تماشای نمایش لذت می‌برد.