کشوری که کارگاهی به گستردگی قاره است

چین در مقام کارگاه تولیدی جهان، کالاهایی را تولید و خدماتی را ارائه می‌کند که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، از مزیت قیمتی برخوردارند. این بدان معناست که در هیچ جای دیگر جهان نمی‌توان این کالاها و خدمات را با قیمتی پایین‌تر از چین پیدا کرد. در این رابطه مثلاً کافی است بدانیم که چهار پنجم از قطعات یدکی و تولیدی گوشی‌های تلفن همراه هوشمند در کشوری نظیر هند، توسط چین تأمین می‌شود

سعیده اسکندری : در سال‌های اخیر و همزمان با تشدید رقابت‌های راهبردی میان قدرت‌های حاضر در نظام بین الملل، جهان غرب به رهبری آمریکا تلاش‌های فراوانی را انجام داده و می‌دهد تا چین را از صحنه اقتصاد جهانی حذف و یا موقعیت تضعیف کنند. مساله ای که به خودی خود می‌تواند موقعیت سیاسی چین در قالب نظام بین الملل را نیز به صورت جدی تضعیف کند. با این حال، این استدلال به یک دلیل عمده و محوری از خاصیت اجرایی و عملیاتی برخوردار نیست. آن دلیل هم چیزی جز نیاز فزاینده اقتصاد جهانی به حضور چین و بهره گیری از مزایای جغرافیایی، زنجیره‌های تدارکاتی گسترده، و مزیت‌های قیمتی کالاهای تولید شده توسط آن نیست. دراین رابطه کافی است توجه داشته باشیم که هزینه‌های پایین تولید در چین، از جذابیت فراوانی برای بسیاری از شرکت‌های مخصوصاً غربی و البته همسایگان چین برخوردار است. موضوعی که سبب شده بسیاری از این شرکت‌ها به چین کوچ کنند و از این مساله نفع اقتصادی بیشتری را ببرند. درعین حال، چین در مقام کارگاه تولیدی جهان، کالاهایی را تولید و خدماتی را ارائه می‌کند که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، از مزیت قیمتی برخوردارند. این بدان معناست که در هیچ جای دیگر جهان نمی‌توان این کالاها و خدمات را با قیمتی پایین‌تر از چین پیدا کرد. در این رابطه مثلاً کافی است بدانیم که چهار پنجم از قطعات یدکی و تولیدی گوشی‌های تلفن همراه هوشمند در کشوری نظیر هند، توسط چین تأمین می‌شود. البته که مزایای فراوان اقتصادی چین سبب شده تا اقتصاد کشورهای پیرامونی آن نیز تا حد زیادی در اقتصاد چین ادغام شوند. در این فضا، چینی‌ها زنجیره‌های تدارکاتی (تأمین نیازهای اقتصادی در حوزه‌های مختلف) مختص به خود را نیز چه در سطح منطقه‌ای و چه فرامنطقه ای ایجاد کرده‌اند که رقابت با آن‌ها بسیار سخت و دشوار است. در کنار همه این‌ها باید توجه داشت که چین کشوری با جمعیتی قریب به یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر است و این تعداد جمعیت برای اقتصادهای کشورهای مختلف جهان بسیار جذاب است و ورود به این بازار را به یک هدف محوری برای آن‌ها تبدیل کرده و می‌کند. در واقع، کشورهای مختلف سعی دارند تا از مزایای اقتصادی این بازار گسترده به هر نحو ممکن در راستای منافع خود بهره گیرند. درست به همین دلیل است که شاهدیم اکنون و همزمان با کاهش محدودیت‌های مرتبط با مهار پاندمی کرونا در چین، شور و هیجان خاصی نیز به اقتصاد جهانی تزریق شده زیرا بسیاری از کشورهای جهان که چشم به ورود توریست‌ها و تجار چینی به کشورهایشان دارند، می‌توانند از مزایای قابل توجه اقتصادی حضور آن‌ها در خاک خود بهره برند. در این چهارچوب، سهم قابل توجه چین از کیک اقتصادی جهان و کنشگری مؤثر در این حوزه، عملاً موجب شده تا ایده حذف پکن از منظومه اقتصاد جهانی، بیش از آنکه ایده‌ای واقع بینانه باشد، تا حد زیادی بی‌پشتوانه به نظر برسد که البته تاکنون پیشبرد آن آسیب‌های زیادی را به به خودِ دولت‌های غربی به ویژه آمریکا نیز وارد کرده است. به طور خاص در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا که وی جنگ تجاری گسترده‌ای را علیه چین به راه انداخت شاهد بودیم که این جنگ، خسارات فراوانی را به زنجیره‌های تدارکاتی و از دست رفتن ده‌ها هزار فرصت شغلی در آمریکا وارد کرد و در نهایت عقب نشینی واشینگتن در برخی حوزه‌ها را نیز به همراه داشت. از این رو، غرب در دشمنی خود با چین جهت حذف این کشور از عرصه کلان اقتصاد جهانی، با رویکردی کورکورانه به جلو حرکت می‌کند و همین مساله تبعات منفی و مخرب فراوانی را برای آن به همراه داشته، دارد و خواهد داشت.