محمدرحیم ایروانی

«ایروانی» برای هر «ایرانی» یک جفت کفش ساخت

او کار تولید کفش در ایران را ، از از اوایل دهه ۱۳۳۰ در زمین کوچکی با ۳۵ کارگر در منطقه مهرآباد تهران شروع کرد و در کنار کفش های پلاستیکی، برای اولین بار اقدام به تولید کفش چرمی در ایران کرد که تا قبل از آن، عمدتا از خارج وارد می شد و مورد استفاده طبقات مرفه قرار می گرفت

محمدرحیم ایروانی موسس کفش ملی، علاوه بر توان فکری و فعالیت ها و خدمات بزرگ به صنعت کفش ایران، به لحاظ فردی، انسانی تحصیلکرده، روشنفکر، دیگر دوست و با اخلاق بود. چندین مسجد و مرکز خیریه بنا کرد و چندین طفل بی سرپرست را به فرزندی قبول کرد و به کمال رساند. محمد رحیم ایروانی، موسس کارخانه کفش ملی بود که در سال ۱۳۵۸ اموالش مصادره و از کشور رانده شد و در سال ۱۳۸۴در غربت درگذشت.
او کار تولید کفش در ایران را ، از از اوایل دهه ۱۳۳۰ در زمین کوچکی با ۳۵ کارگر در منطقه مهرآباد تهران شروع کرد و در کنار کفش های پلاستیکی، برای اولین بار اقدام به تولید کفش چرمی در ایران کرد که تا قبل از آن، عمدتا از خارج وارد می شد و مورد استفاده طبقات مرفه قرار می گرفت. ایروانی با پشتوانه نبوغ و تلاش مستمر و خستگی ناپذیر خود ، واحد تولیدی کوچک را توسعه داد. کارخانه بزرگی در جاده کرج ساخت و برای اولین بار مفهوم « پارک صنعتی» را وارد ادبیات اقتصادیایران کرد و ۵۰ کارخانه تولید کفش را زیر پوشش گرفت.
تنوع تولید کفش های تولیدی کارخانه کفش ملی به ۵۰ نوع رسید و علاوه بر فروش داخلی، به بسیاری از کشوها از جمله شوروی و کشورهای بلوک شرق نظیر مجارستان، لهستان، رومانی و حتی اروپای غربی صادر می شد. جالب است بدانید که تا قبل از تاسیس کفش ملی، اغلب کفش های مرغوب کشور از چکسلواکی وارد می شد. ایروانی کاری کرد تا از ایران به چکسلواکی کفش صادر شود و به این ترتیب، «کفش ملی»، باعث «غرور ملی» هم شد.

تعداد کارگران کارخانه کفش ملی، از ۳۵ نفر به ۱۲ هزار نفر رسید، ۴۰۰ خانه سازمانی برای کارگران ساخته شد و ۴۰۰ فروشگاه زنجیره فروش کفش ملی در سرتاسر کشور دایر کرد. این کارخانه تا سال ۵۷ حدود ۲۵ میلیون جفت کفش تولید کرد که چیزی نزدیک به کل جمعیت آنروز ایران بود. به عبارتی ایراوانی برای هر ایرانی، یک جفت کفش ساخت. محمد رحیم ایروانی، علاوه بر توان فکری و فعالیت ها و خدمات بزرگ به صنعت کفش ایران، به لحاظ فردی، انسانی تحصیلکرده، روشنفکر، دیگر دوست و با اخلاق بود. چندین مسجد و مرکز خیریه بنا کرد و چندین طفل بی سرپرست را به فرزندی قبول کرد و به کمال رساند.

او بعد از مصادره اموال، به آمریکا رفت و از آن طریق در کشور عربستان و مصر چندین کارخانه تولید کفش احداث کرد. اما کارخانه کفش ملی که بعد از مصادره در اختیار سازمان صنایع ملی و سازمان بازنشستگی قرار گرفته بود با ضرر و زیان هنگفت تعطیل شد. ساختمان مهرآباد خراب شد و پارک صنعتی کفش ملی در جاده کرج، تبدیل به انبار شرکت سایپا شد. هم اکنون تعدادی از کارگاههای کوچک با استفاده از برند کفش ملی، محصولاتی را وارد بازار می کنند که یقینا با آنچه ایروانی در سر داشت متفاوت است.