اتحاد مسلمین تا انقراض صهیونیسم

مرحله فروپاشی رژیم صهیونستی بیش از هر زمان دیگر نزدیک شده است. البته که درک این مساله با توجه به مجموعه‌ای از متغیرها، میسر می‌شود. اکنون رژیم صهیونیستی مدت‌هاست که با یک بن‌بست سیاسی قابل توجه رو به رو است. برگزاری انتخابات پارلمانی مختلف و روی کار آمدن دولت‌های ضعیف که از ائتلاف‌های بسیار شکننده تشکیل می‌شوند، نمودهای عینی از این وضعیت هستند. در عین حال، شدت اختلافات و قطبی‌گرایی های سیاسی و اجتماعی درعمق اراضی اشغالی نیز به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است

سعیده اسکندری : روز دوم آذرماه سال جاری، دو انفجار در شهر قدس اشغالی به وقوع پیوست. در جراین این انفجارها که یکی از آن‌ها در یک ایستگاه اتوبوس و دیگری در محله صهیونیست‌نشین «راموت» اتفاق افتاد، یک صهیونیست کشته و ۴۷ صهیونیست دیگر نیز زخمی شدند. این اتفاق با سانسور شدید جریانهای رسانه‌ای و دستگاه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی همراه شد با این حال، این انفجارها در نوع خود، تداوم روندی از برخی اتفاقات مرموز دیگر در اراضی اشغالی بودند. به طور خاص در روزهای اخیر شماری از شهرها و شهرک‌های صهیونیست‌نشین نیز با قطعی‌های چند ساعته برق و وقوع برخی انفجارها مواجه بودند. اتفاق‌هایی که آن‌ها نیز با سانسور شدید رسانه‌ها و نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی رو به رو شدند. در این فضا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران در مورد ماهیت این اتفاقات، تحلیل و تفسیرهای مختلفی را ارائه می‌کنند. با این حال، اغلب آن‌ها در مورد سه پیام عمده و اصلی که این انفجارها حامل آن‌ها هستند، اتفاق نظر دارند.

اول اینکه کلیت ملت فلسطین، چه نسل‌های قدیم و چه نسل‌های جدید، چه آن‌هایی که در غزه هستند، و یا کرانه باختری، و یا عمقِ اراضی اشغالی، دیگر در مورد نوعِ رویکرد مناسب در مواجهه با رژیم صهیونستی دچار چند دستگی نیستند. آن‌ها به خوبی فهمیده‌اند که استفاده از ظرفیت‌های تعامل و دیپلماسی (با صهیونیست‌ها) صرفاً به تضییع بیشتر حقوقشان ختم می‌شود و اگر ملت فلسطین واقعاً به دنبال حقوق خود است، بایستی زبان زور و قدرت در پیش گیرد. این مساله به ویژه به فلسطینی‌های ساکن در عمق اراضی اشغالی بیش از همه به اثبات رسیده است. طیف جمعیتی که علی رغم سال‌ها حضور در مناطق اشغالی صهیونیست‌ها، همچنان با آن‌ها به مثابه شهروندان درجه دو رفتار می‌شود و هدفِ شدیدترین اقدامات تبعیضی و رویه‌های نژادپرستانه هستند. در این چهارچوب، عملیات‌های شهادت‌طلبانه چند ماه اخیر در اراضی اشغالی علیه صهیونیست‌ها و منزوی شدن تشکیلات خودگردان فلسطینی که سال‌هاست از ایده تعامل با رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند، دو نشانه واضح از چرخش قابل توجه کلیتِ ملت فلسطین (و نه صرفاً طیف‌ها و بخش‌هایی از آن‌ها) به سمت گزینه مقاومت است.

پیام دومِ تحولات اخیر در عمق اراضی اشغالی، سست بودن قابل توجه بنیان‌های امنیتی رژیم صهیونیستی است. این در حالی است که اسرائیلی‌ها سال‌هاست با تشکیلات متعدد امنیتی خود سعی داشته‌اند این پیام را به طرف‌های مقابلشان برسانند که هر اقدامی علیه رژیم صهیونیستی، هیچ شانسی جهت موفق شدن نخواهد داشت. حال غلط بودن این یاده و اینکه اساساً اسرائیل از خانه عنکبوت هم سست‌تر است، بیش از هر زمان دیگری پیش چشم افکار عمومی جهان قرار گرفته است .

در نهایت سومین و آخرین پیام اتفاقات اخیر روی داده در عمق اراضی اشغالی این است که مرحله فروپاشی رژیم صهیونستی بیش از هر زمان دیگر نزدیک شده است. البته که درک این مساله با توجه به مجموعه‌ای از متغیرها، میسر می‌شود. اکنون رژیم صهیونیستی مدت‌هاست که با یک بن‌بست سیاسی قابل توجه رو به رو است. برگزاری انتخابات پارلمانی مختلف و روی کار آمدن دولت‌های ضعیف که از ائتلاف‌های بسیار شکننده تشکیل می‌شوند، نمودهای عینی از این وضعیت هستند. در عین حال، شدت اختلافات و قطبی‌گرایی های سیاسی و اجتماعی درعمق اراضی اشغالی نیز به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است که این مساله نیز توان رژیم صهیونیستی در مدیریت بحران‌های جاری این رژیم را تا حد زیادی تقلیل داده است. جدای از این‌ها، در سطوح منطقه‌ای و بین المللی نیز رژیم صهیونیستی با قدرت گیری فزاینده رقبا و سرد شدن روابطش با متحدانی نظیر اروپا (نظیر بحران‌های اخیر در روابط اسرائیل با لهستان و اوکراین) و آمریکا در باب موضوعات مختلف مواجه است. حال در این فضا، قدرت‌گیری جریان مقاومت فلسطینی و جذب شدن هزاران جوان و افراد نسل جدید ملت فلسطین به جریان مقاومت، میزان بحران‌های رژیم صهیونیستی را به نقطه‌ای رسانده که شاهدیم بسیاری از از مسوولان به ویژه سابق رژیم صهیونیستی در حوزه‌های سیاسی و امنیتی، نسبت به آینده مبهم این رژیم هشدار می‌دهند. در این چهارچوب، هیچکدام از مؤلفه‌های داخلی، منطقه‌ای و بین المللی، در راستای منافع اسرائیل قرار ندارند و این موضوع با توجه به بی‌ثباتی دولت در اراضی اشغالی، عملاً چشم انداز بحران‌ها و فروپاشی را برای رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری در دسترس‌تر کرده است.