مسعود بهرامیان، پژوهشگر حوزه تقریب مذاهب اسلامی

امام حسن (ع)،  بعد از جریان صلح و سکونت در مدینه با تکیه بر مقام اهل بیت و معرفی آن برای مسلمانان و تعیین مصداق آن به عنوان  مرجعیت سیاسی و دینی این نقش خود را به درستی ایفا کردند

بعد از بیعت مردم با امام حسن (ع) در سال ۴۰ ق، ایشان این گونه آنان را مورد خطاب قرار می­دهد: «ما از حزب خدائیم که پیروز مى­باشیم، و از خاندان و نزدیکان پیامبر هستیم، مائیم اهل بیت پاک و پاکیزه رسول خدا و یکى از دو یادگار گرانبهائى که او از خود به جاى گذاشت….. تفسیر قرآن در اختیار ماست، ما هرگز در بیان مفاهیم قرآن اشتباه نمى­کنیم، بلکه حقائق آن را آشکار مى­سازیم، پس از ما فرمان برید، که فرمانبرى از ما بر شما واجب است، زیرا به اطاعت خدا و پیامبرش مقرون مى باشد». دیلمی می­گوید: «حسن فرمود: در دنیا به جز قرآن، چیزی باقی نمانده است پس آن را امام خود قرار دهید تا شما را به هدایت (فطرتتان) راهنمایی کند. سزاوارترین و [نزدیک ترین] مردم به قرآن، کسی است که به آن عمل کند؛ هرچند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین مردم از قرآن، کسی است که به آن عمل نمی کند؛ هرچند آن را بخواند»

در میان دانشمندان از صحابه و تابعین درباره کتابت و نوشتن علم نظریات گوناگونی وجود دارد. بسیاری از آن ها این امر را ناپسند و گروهی آن را روا می­دانستند و در انجام آن می­کوشیدند. از کسانی که نگارش علم را نوعی فضیلت و نیکو می پنداشتند علی و حسن بودند. یا حدیثی دیگر که آن را پیامبر و امام حسن نقل کرده اند که سوال خوب نصف علم است. او که با آن همه مراتب دانش، رسالت هدایت و ارشاد امت را داشت، از گاه نماز پگاه تا بر آمدن آفتاب با نشستن در مسجد رسول خدا در مدینه به امر آموزش و پاسخ به پرسش های مردم می پرداخت.. در کتاب کشف الغمه آمده است مردی داخل مسجد النبی شد دید مردم گرد شخصی را گرفته اند و از او حدیث می شنوند، من رفتم نزد جوانی که گویی روی او به طلایی احمر می ماند، او از رسول خدا روایت می کرد از او در مورد شاهد و مشهود سوال کردم، گفت شاهد محمد (ص) و مشهود روز قیامت است.

اهل بیت از منظر امام حسن (ع)

امام حسن (ع)،  بعد از جریان صلح و سکونت در مدینه با تکیه بر مقام اهل بیت و معرفی آن برای مسلمانان و تعیین مصداق آن به عنوان  مرجعیت سیاسی و دینی این نقش خود را به درستی ایفا کردند. ایشان فرموده اند: «هر جا در کتاب خدای سبحان «ان الابرار» آمده است، سوگند به خدا! از آن ها جز علی بن ابی طالب (ع) و فاطمه (س) و من و حسین (ع) را اراده نکرده است؛ زیرا ما به سبب پدران و مادران خود، ابراریم، و دل­های ما با عبادات و نیکی ها [به سوی خدا] بالا رفته، و از دنیا و حب آن بیزار گشته است، و ما در همه فرائض الهی از او اطاعت کنیم، و به وحدانیت او ایمان داریم، و پیامبرش را تصدیق کنیم». یا در جای دیگر امام فرمودند: «هر که در قلب خود ما را دوست بدارد و با زبان و دست خود ما یاری کند، با ما در آن منزلت بهشتی که هستیم، خواهد بود. هر کس در قلب خود ما را دوست بدارد و با زبان خود یاری کند، او یک درجه پایین تر خواهد بود. هر کس در قلب خود ما را دوست بدارد و دست و زبان خود را [از آزار ما]  باز دارد، او در بهشت خواهد بود»

بهره گیری از سنت حج

رسانه حج یکی از پر ظرفیت ترین مناسک و مناسبت های جمعی اسلام محسوب می­شود که نقش بسیار مهم و ارزنده ای در تحکیم و تألیف قلوب مسلمین و تحقّق وحدت و همگرایی جهان اسلام دارد. حضور بسیاری از صحابه در شهر مکه باعث می شد هرکسی به راحتی نتواند ظواهر اسلام را زیر پا بگذارد و یا به دیگران تعرض کند. این مسئله فرصتی را برای کسانی که مورد حمله حاکمان قرار می گرفتند فراهم می آورد، امام حسن(ع) به خوبی از این ظرفیت استفاده کردند.

استفاده از حج صرفا منحصر به پیام رسانی از طریق این جایگاه نبود، بلکه علاوه بر ابلاغ رسالت الهی، باید از این جایگاه در برابر سوء استفاده های دشمنان نیز محافظت می­شد. ائمه هم­چنین جهت آگاهی دادن مردم، از موسم حج بهره گرفتند و آنچه را که در جای دیگر ابلاغش میسّر نبود، از کنار خانه خدا به گوش مسلمانان رساندند. سفرهای متعدد امام و خطبه و سخنرانی های آن­ها در مواضع مختلف حج، گویای حساسیت ایشان بر مساله حج است.

امام حسن(ع) در طول دوران حیات، پانزده بار پای پیاده به حج رفتند. امام فرمودند: «من شرم دارم که خداوند را ملاقات کنم در حالی که پیاده به خانه ی او نرفته باشم» در نتیجه پانزده بار پیاده به حج رفت.

در یکی از این سفرها که ایشان به اتفاق امام حسین (ع) پیاده به حج می‏رفتند، جمعیت زیادی به احترام آن دو بزرگوار از مرکب‏ها پیاده شدند و آن­ها را مشایعت می­کردند تا این که در ادامه راه برخی خسته شدند. سعد بن ابی وقاص به امام حسن(ع) ‏عرض کرد، اگر سوار شوی دیگران هم سوار می‏شوند چون پیاده‏روی برای آنان مشکل است. امام فرمودند: « ما سوار نمی‏شویم، ما بر خود فرض کرده‏ایم که پیاده به بیت الله الحرام برویم. اینک که معلوم می­شود عده ای از پیاده روی به ستوه آمده اند، چاره ای نداریم مراعات حال آن ها را کرده و از بیراهه حرکت کنیم».

 مسافرت‌های متعدد ائمه (ع) در طول سالیان متمادی برای انجام مراسم حج و آن­ هم بصورت پیاده یک تبلیغ عملی مؤثر بود. مخصوصا که امام با اینکه مرکب سواری مناسبی همراه داشتند، سوار نمی‌شد و خودشان پیاده و مرکب هم بدون سوار همراه قافله حرکت می‌کرد نشانگر این است که اگر امام پیاده به حج می‌رود، نه از این جهت است که امکانات ندارد و مجبور است که پیاده راه را طی کند، بلکه بخاطر ثواب و پاداش و اهمیتی است که در این عمل وجود دارد. آن ها از هر فرصت مناسب در مسجد الحرام وعرفات استفاده نموده و به تشکیل جلسه و ایراد سخنرانی می­پرداختند.

در کتاب کشف الغمه آمده است «روزی امام حسن به همراه امام حسین و عبدالله بن جعفر در سفر حج شتر آن ها از بین رفت، انان خسته و گرسنه به خیمه زنی رسیدند و از او تقاضای آب و غذا کردند آن پیرزن گوسفندی برای آن ها کشت و آنان از آن خوردند  و وعده پذیرایی از پیرزن را به او دادند. همسر آن پیرزن بعد از برگشت و اطلاع از قضیه با ناراحتی پاسخ داد که برای چه برای جماعتی که نمی شناسی گوسفند را کشتی. بعد از مدتی آنان برای احتیاجی به مدینه رفتند ناگاه امام حسن آن زن را دید و شناخت و به او گفت آیا من را می شناسی؟ زن گفت نه نمی شناسم امام فرمودند: من مهمان تو بودم در فلان روز، زن گفت بابی انت و امی آن حضرت هزار گوسفند از گوسفندهای صدقه برای او خرید و هزار دینار اشرفی دیگر به وی داد امام حسین نیز به همین مقدار ولی عبدالله بن جعفر دو برابر آنچه امام به آن ها داده بود به او داد.

صحنه رویارویی امام با شیعیان بعد از صلح با معاویه در موسم حج بوده است و امام به نحو احسن از این فرصت برای تبلیغ و تشریح مبانی اسلامی استفاده می­کردند. امام عبادت را به سه نوع بدنه، مالیه و مرکب تقسیم می کند. عبادت بدنیه مثل نماز و روزه و تلاوت قرآن می داند، عبادت مالیه را در صدقات و مبرات و عبادت مرکب را در حج، جهاد می دانند.