امروز بهتر از فردا…

فرزانه مستاجران چندی پیش در خانواده های ایرانی ، این لیست خرید بود که می گفت چه اجناسی باید از فروشگاه ها و سوپر مارکت ها خریداری شود اما با گران شدن روزانه و ناگهانی برخی کالاهای اساسی ، دیگر لیست خرید حرفی برای گفتن ندارد و مردمی که در توانشان است، تا میتوانند اجناس […]

فرزانه مستاجران

چندی پیش در خانواده های ایرانی ، این لیست خرید بود که می گفت چه اجناسی باید از فروشگاه ها و سوپر مارکت ها خریداری شود اما با گران شدن روزانه و ناگهانی برخی کالاهای اساسی ، دیگر لیست خرید حرفی برای گفتن ندارد و مردمی که در توانشان است، تا میتوانند اجناس اساسی می خرند و در انبارهای خانگی ذخیره میکنند تا با گران شدن چند باره آن ضرر کمتری را متقبل شوند. اجناسی چون برنج، روغن ، ماکارونی ، دلستر ، مواد شوینده  و … که تاریخ مصرفشان اجازه نگهداری طولانی مدت را می دهد به وفور در سبد خرید خانوار وجود دارد و حال آنکه مردم نمی دانند با این کار خود به گرانی بیشتر اجناس ضروری دامن زده اند!

با وجود تمرکز ویژه مسئولین برای مهار گرانی چرا هنوز ذره ای از ین گرانی ها سرکوب نشده و ما همچنان شاهد افزایش قیمت کالاهای اساسی هستیم؟ برای گران شدن هر روزه اجناس دلایلی چون تفاوت نرخ دلار به صورت روزانه  و چند نرخی شدن آن، تغییر تعرفه های گمرکی، احتکار اقلام اساسی، ممنوعیت واردات برخی کالاهای غیراساسی، بروز اختلال در نظام عرضه و تقاضا، گرانفروشی، تحریم های اقتصادی و  همچنین وجود دلالان به صورت باندهای بزرگ در سطح بازار را می توان نام برد . با ذکر این دلایل متوجه می شویم در این جریان نه میتوان تولید کننده را به صورت ۱۰۰ در ۱۰۰ مقصر دانست و نه مصرف کننده . بلکه فاصله بین تولید کننده تا مصرف کننده است که باعث شده کالاها با قیمت واقعی به دست مصرف کنندگان نرسد و مصرف کنندگان هم از ترس گرانی بیش از حد نیاز ماهانه خود خرید کنند . در صورتی که مسئولین بارها اعلام کرده اند، انبارهای ذخایر کالای اساسی تکمیل و جای هیچ نگرانی نسبت به کمبود آن وجود ندارد، بنابراین عموم جامعه باید از ذخیره سازی اقلام مورد نیاز خود در منزل بپرهیزند زیرا همین موضوع خود نوعی احتکار به حساب می آید، اما باز مردم به این حرفها اکتفا نمی کنند زیرا با چشم خود می بینند اگر کالایی توسط دلالان گران شود ربطی به میزان خرید مردم ندارد و در ماه های پیش بارها شاهد چنین واکنش هایی در بازار هایی مثل مواد شوینده ، دستمال کاغذی و… بوده اند.

البته انبار کردن اجناس ضروری تنها به قشر متوسط  و بالای جامعه مربوط می شود زیرا قشر ضعیف به سختی هزینه مایحتاج زندگی روزمره خود را فراهم میکنند ، چه برسد به اینکه بخواهند کالایی را بیش از حد نیاز بخرند. این قشر به دلیل ناتوانی در پیش خرید مجبور هستند نان را به نرخ روز بخورند! گفته می شود نبود سیستم توزیع مناسب باعث ایجاد برخی نا به سامانی ها در بازار شده است. شاید دادن کوپن و کالا برگ به هر نفر بتواند این سیستم توزیع را اندکی سامان بخشد.پرداخت یک منبع یارانه ای به مردم منجر می شود تا رانت در سیستم تولید و توزیع رسوخ نکند، یعنی قیمت کالاهای داخلی با بهای تمام شده واقعی و کالاهای وارداتی هم با نرخ واقعی ارز به بازارها عرضه می شود. در مرحله اول سودجویان راهی برای دلالی نمی بینند در مرحله دوم نیز دولت با پرداخت یارانه معقول به افراد کم درآمدبر روی اجناس ضروری، بار افزایش قیمت را از دوش این افراد بر می دارد و در نهایت شاهد یکپارچه سازی بازارها با یک نرخ قیمتی خواهیم بود. البته به شرط اینکه به ۴۰ سال پیش برنگردیم و مردم برای گرفتن اجناس کوپنی ، ساعتها در صف منتظر نمانند و در آخر هم اجناس بی کیفیت به دست مردم نرسد.