ماجراجویی کرونایی که، به گزارشی از کرامات امام رضا تبدیل شد

دریاوفایی از یکی دو ماه قبل از شروع سال نو، ممنوعیت سفر به استان های کرونایی قرمز، نارنجی، زرد و آبی اعلام شده است. بدون شک پیگیری میزان رعایت محدودیت ها و شمار مبتلایان و بستری شده گان از طریق دنیای الکترونیک کار اصلا دشواری نیست، هرچند درکشورمان انتشار آمار واضح و واقعی تقریبا از […]

دریاوفایی

از یکی دو ماه قبل از شروع سال نو، ممنوعیت سفر به استان های کرونایی قرمز، نارنجی، زرد و آبی اعلام شده است. بدون شک پیگیری میزان رعایت محدودیت ها و شمار مبتلایان و بستری شده گان از طریق دنیای الکترونیک کار اصلا دشواری نیست، هرچند درکشورمان انتشار آمار واضح و واقعی تقریبا از رویاهای دست نیافتنی است.

اینکه حالا بسیاری از خانواده ها به قصد تلافی خانه نشینی اجباری نوروز پارسال، هشدارها را نادیده گرفته اند و رهسپار شهرهای سیاحتی و زیارتی شده اند موضوعی است که بدنبود حداقل دریک شهر به صورت عینی دست به کار گزارشش شویم…دربین سی و یک استان کشور، خراسان رضوی از جمله مناطقی است که جاذبه زیارتیش به تنهایی می تواند خیلی ها را راهی جاده کند. به همین منظور شال و کلاه کرده و راهی دیارش می شویم. آنطور که جدول اطلاعاتی وزارت بهداشت تا به امروز نشان می دهد این استان جزو مناطق زرد محسوب می شود. جاده های مواصلاتی به مشهد چندان هم خالی از خودرو نیست، تردد “ون ها” و اتوبوس هایی درغالب تور گردشگری بیشتر از خودروهای شخصی که پیش از عید ممنوع اعلام شده بود به چشم می خورد.

صحبت های مسافرانی که، هم قصد تفرج دارند و هم زیارت، موید این ادعا و حاوی نکات قابل تاملی است. وقتی در میانه راه با تعدادی از آن ها راجع وضعیت کرونایی و هشدارها به گپ و گفت می نشینیم، یادآوری می کنند” اولا درتلویزیون اعلام شده که سفر به شهرهای زرد رنگ ممنوع نیست، درثانی، به عشق امام رضا بارو بندیل بسته ایم و زده ایم به جاده، حتما روزهای اول سالمان که در مشهد باشد تا آخرسال  با خیر و برکت و تندرستی همراه است”. عده ای هم با هزاران امید و آرزو پا در رکاب جاده حرم رضوی شده اند. دربین چندین ایستگاهی که تا رسیدن به این استان توقف داریم حضور یکی دو مادر باردار پا به ماه، که برای تولد فرزندشان در جوار شاه خراسان راهی این جاده ها شده اند نیز نظرمان را جلب می کند. جویای انگیزه شان برای تحمل رنج این مسیرها می شویم، با اشتیاق تاکید دارند” می خواهیم حالا که بچه مان درقرن جدید به دنیا می آید، این اتفاق در شهر امام هشتم باشد تا عمر و زندگیشان بیمه شود. مطمئنیم حضرت رضا بر سر ما و بچه هایمان دستی خواهد کشید”.

از سفرهای غیرضروری پرهیز شود

از یک طرف باورهای قلبی و از سوی دیگر ویروسی که این حرفها سرش نمی شود. به قول کادر درمانی ها “خدا نوروز ۱۴۰۰ را ختم به خیر کند که صدای سازهایش، دو سه هفته دیگر به گوش می رسد”. کمااینکه مهدی قلیان معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تصریح کرده است” اگرچه وضعیت مشهد و خراسان رضوی طی هفته‌های اخیر به لحاظ بروز کرونا در وضعیت تثبیت است اما عادی‌انگاری کرونا، ازدحام و عدم رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی خطر شیوع موج چهارم این بیماری را به دنبال دارد”.

وی دریکی دور روز اخیر از افزایش تست مثبتی ها درمشهد خبر داده و اعلام کرده است” از ابتدای تعطیلات تاکنون تعداد افرادی که به مراکز منتخب کرونا به عنوان سرپایی مراجعه می‌کنند فرقی با قبل نداشته اما تعداد افرادی که از آنها تست گرفته شده و نتیجه آن مثبت می‌شود، بیشتر شده است. مهدی قلیان از مردم خواسته است تا سفرهای غیرضروری را کاهش دهند و سفرها را برای زمانی بگذارند که کرونا ریشه کن شده و یا چرخه انتقال کاهش پیدا کرده است.

ممنوعیت تردد خودروهای شخصی و افزایش سفرهای گروهی

… القصه، هرچه به ورودی استان و مرکز شهر نزدیک می شویم عبور و مرور وسایل نقلیه بیشتر و بیشتر می شود، با این همه  قبل از وارد شدن به شهر حتی الامکان انجام تست تب صورت می گیرد. بالاخره به اقامتگاه رسیده و پس از استراحتی کوتاه ابتدا با روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تماس می گیریم تا آخرین وضعیت را از سوی این مرجع نیز جویا شویم. تماس های تلفنی و واتساپی بدون هیچ توضیحی با ارسال یک لینک ( جدول آماری روزانه ابتلا و بستری ها درمشهد) خاتمه می یابد. تلاش ها برای دریافت صحبت و اظهارات مسئولان بهداشتی استان خراسان رضوی از طریق برخی معاونت های مربوطه ادامه می یابد اما هر بار طبق معمول فقط پاسکاری می شویم. این حجم از عدم همکاری با رسانه ای ملی آن هم به رغم معرفی مبسوط، شاید خاطره خوشی از سیستم بهداشت و درمان مشهد در ذهن رسانه ایمان برجای نگذارد. با این حال دقایق را از دست نمی دهیم و به ادامه مشاهدات عینی که هدف سفرمان بود می پردازیم…

اگرچه پلاک خودروها و باربندهایشان دلیل واضحی بر میزان سفربه این استان به ویژه شهر مشهد است اما نباید از مسافرانی که با وسایل نقلیه عمومی هم عازم شده اند غافل ماند کمااینکه  وقتی در خیابان های متصل به حرم رضوی با تعدادی از عابران سر صحبت را باز می کنیم می گویند به صورت خانوادگی و با کرایه اتوبوس به زیارت و سیاحت آمده اند.

با نزدیک تر شدن به صحن و سرای امام رضا ازدحام بیشتری به چشم می خورد. انصافا اکثرا پروتکل های بهداشتی اعم از استفاده از ماسک را رعایت کرده اند. حتی کودکان خردسالی که در آغوش والدین، یا نشسته در کالسکه راهی حرم شده اند نیز ماسکهای پارچه ای منقش به اشکال قهرمانان کارتونی به صورت دارند. با این حال کرونا هرلحظه درکمین است.

بهداشت دراینجا با آنسوی دیوارها، زمین تا آسمان فرق دارد

برای دقایقی درگوشه ای از ورودی یکی از صحن ها مستقر شده و ضمن تماشای عظمت بارگاه امام(ع) برای ثبت این بخش از سفر کرونایی به خراسان رضوی نیز دست به قلم می شویم. هنوز تا اذان مغرب دو سه ساعتی وقت باقیست اما اکثرزائران ترجیح می دهند بمانند و نماز مغرب و عشایشان را هم در جوار حضرت به جا آورند. خانواده ۱۲ نفره ای که کمی آنطرف تر از رواق… ایستاده اند پس از رایزنی چند دقیقه ای بالاخره تصمیم می گیرند تا هنگام اذان در حرم ماندگار شوند. خانمی که مسن تر از بقیه است درحالیکه ماسکش را تا نیمه پائین تر از دهانش می آورد با لحنی پندآمیز روبه جوانترهای گروه می گوید” تا موقع نماز بروید زیارت کنید، قرآن بخوانید. معلوم نیست بازهم بتوانیم دست جمعی بیائیم یا نه، اصلا معلوم نیست وقتی رفتیم فرصتی باشد که برای زیارت برگردیم. کجا نماز بخوانیم بهتر از اینجا”. بعد خطاب به دو خانم جوان اشاره می کند” غازی نان و پنیر سبزی ها را بدهید بخورند ته دلشان را بگیرد، تا شام هم خدا بزرگ است. شاید غذای آشپزخانه امام رضا قسمتمان شد”. در حالی که تاکید می کند” ماسکهایتان را برندارید و زیاد به مردم نچسبید”، ماسکش را تا زیرعینک ته استکانیش بالا می کشد و کیف دستی پارچه ایش را زیر بغل زده و دوان دوان به گوشه ای از رواق رفته وبا چند این پا و آن پا شدن می نشیند.

بعضی از زائران هم زوج های جوان یا مسنی هستند که قبل از ورود به صحن اصلی، با هم ساعت و محل بازگشتشان را هماهنگ می کنند تا برای خروج سرگردان نشوند. عده ای نیز ترجیح می دهند بیرون از صحن اصلی، گوشه دنجی را پیدا کنند و روبه حرم زیارتنامه بخوانند و دل و جانی تازه کنند. تا چشم کار می کند فرش پهن شده و جالب اینکه بعضی از فرش ها با رنگی متفاوت برای نشان دادن خط عبور و عدم نشستن درآن نقطه گسترده شده است. توزیع ماسک وتعبیه دستگاه حاوی مواد ضدعفونی در ورودی های اصلی حرم، همچنین مراقبت و تذکر خادمین به زائران برای رعایت شیوه نامه های بهداشتی از نکات برجسته این تحقیق میدانی کرونایی در حرم رضوی است.

خانم جوان کربلایی الاصلی که از همین زائران است با لهجه عربی غلیظش می گوید” کاشکی برای حرم امام حسین هم اینطور به بهداشت زائران اهمیت می دادند”. همانطور که رو به گنبد امام (ع) تا نیمه تعظیم می کند و سلام می دهد قطرات اشکش را پاک کرده و می گوید” به ولله امام رضا غریب نیست، حسین غریب است”.

کرامات امام رضا

چند نفر دیگر از زائران هم در گفتگوهایشان، وجود نظم و نظارت بر پروتکل های بهداشتی را تحسین کرده و با رضایتمندی، از دالان هایی که تا ضریح جانمایی شده تعریف می کنند. یکی از آن ها میانسال است، بدون اینکه ماسک را از جلوی دهانش بردارد دستی به موهای جوگندمیش کشیده و دانه های قهوه ای تسبیحش را به آرامی به حرکت درمی آورد. مکثی کرده و ادامه می دهد” وجدانا هیچ ایرادی نمی توان گرفت، مدام همه جا ضدعفونی می شود. کسی اجازه ندارد درب ها را ببوسد و لمس کند”. تسبیحش را در مشتش جمع می کند ومی گوید “حتی هرکسی باید خودش کتاب قرآن یا ادعیه به همراه داشته باشد. به اندازه یک فرش دوازده متری تا ضریح فاصله است و به صورت تک نفره و با فاصله از دالان های منتهی به ضریح رد می شویم و حضرت را زیارت می کنیم. اتفاقا نسبت به زمان قبل از کرونا امنیت بهداشتی بیشتری وجود دارد”.

دیگری هم که تا این لحظه برای ذکر موضوعی پابه پا می کرد جلوتر آمده و با لبخند از اینکه غذای حضرت نصیبش شده ابراز خورسندی کرده و می گوید” از چند روز قبل برای دریافت غذای امام رضا با ارائه کدملی ثبت نام کردیم بعد برایمان پیامک آمد و خیلی محترمانه به رستوران حرم رفتیم و غذایمان را کاملا بسته بندی شده و بهداشتی تحویل گرفتیم. کرونا این چیزهایش خوب است”.

کنار پنجره پولاد هم خبری از آن همهمه های همیشگی نیست. هر زائر به صورت تک نفره و با رعایت فاصله می تواند لحظاتی  در این محدوده توقف داشته باشد آن هم بدون لمس شبکه های طلایی رنگ و بستن نوار حاجت.

نزدیک نماز مغرب است، نقاره زن ها یکی یکی در جایگاه مستقر می شوند، چرخش کبوتران به دور مناره ها و گنبد طلایی، هوای سرد مطبوع بهاری و پس از دقایقی صدای نقاره و سپس بانگ دل انگیز اذان که برای لحظاتی رها شدن از جهان مادی کافیست.

خادمان به نمازگزاران یادآورمی شوند که برروی هر فرش ۱۲ متری نهایتا ۶ نفر مجاز به تشکیل صف نماز هستند و از کنار هم ایستادن خودداری کنند. مهرهای بسته بندی یکبارمصرف هم در ظروف مشخص قرارداده شده که پس از پایان فریضه می بایست در ظروف دیگری قرارگیرد…

وقتی گزارشمان به چیزی شبیه معجزه گره می خورد

نماز و تسبیحات پس از آن، تمام می شود. نسیم خنکی درحال وزیدن است. از لابه لای جمعیت نجوای دلنشینی توجهمان را به خودش جلب می کند. منتظر می مانیم تا کمی خلوت تر شود، مردی تقریبا جوان با موهایی روشن کم پشت و پوستی سفید. اشکهای آرام آرام و بدون وقفه اش، خیره شدن های طولانی به گنبد غرق درنور و تشکرهای پی درپی از خدا و امام رضا، حکایت از درونی منقلب شده دارد. برخی که متوجه احوالاتش می شوند التماس دعا می گویند و رد می شوند، او اما گویی درعالم خودش سیر می کند. پس از حدود نیم ساعت جلو رفته وضمن معرفی و کمی توضیح راجع موضوع گزارشمان سرصحبت را با او باز می کنیم.

چشمانش متورم است اما برق عجیبی دارد، مانند معجزه دیده گان یا شفایافته ها، اشکهایش اما بند نمی آید. بدون آنکه سوالمان را بشنود بریده بریده شروع به بیان اتفاقات اخیر زندگیش می کند، از طلاق ناگهانی همسرش تا آواره خانه خواهر و فامیل شدنش.

کمی آرامتر شده، سجاده اش را جمع کرده و پتوی مسافرتی رنگ و رو رفته را دورش می پیچد.می پرسد: تا به حال از نزدیک کرامت یا معجزه امام را دیده اید؟، بلافاصله خودش جواب می دهد: من هم تا امروز بعداز ظهرفقط راجعش شنیده بودم اما حالا…. بازهم قطرات اشک از گوشه چشمان قهوه ای رنگش سرازیر می شود، برای لحظاتی سکوت می کند.

خیالش را راحت می کنیم که، اگر مرور خاطرات آزارتان می دهد یا آمادگی برای صحبت ندارید بگذاریم برای فرصتی دیگر، اما پاسخ می دهد: فردا صبح زود به شهرمان برمی گردم، بد نیست ماجرای من را هم چاشنی گزارشتان کنید.

دیگر درغریب نوازی آقا شک ندارم

مشتاقانه پای ادامه صحبت هایش می نشینیم. البته یک دو زائر دیگرهم که متوجه شغلمان و دردل های مرد جوان شده اند با کسب اجازه به جمعمان اضافه می شوند.

صحبت هایش را به آنچه باعث سفرش به مشهد شده گره زده و می گوید: خانمم حدود یکسال و اندی پیش بدون هیچ مقدمه ای تقاضای طلاق داد و معلوم نیست چگونه با اینکه من درهمان آپارتمان و کنار خودش زندگی می کردم غیابی متارکه کرد. البته بنا به خواست خودش بچه دار نشدیم.

آه سردی کشیده و ادامه می دهد: از آن جایی که درطول زندگی مشترک ریز و درشت اموال و دارائیم را به نامش زده بودم، پس از جدایی حتی جای خواب هم نداشتم. بخشی از حقوقم به عنوان نفقه به حسابش واریز می شود و مابقی هم برای اقساط کسر می شود. همه این مدت یا منزل خواهرم سکونت داشتم یا با قرض و وام اتاقی را برای چند ماه اجاره کرده ام. درد این همه جفا به یک طرف، غم جدایی و از دست دادن همسرم که عاشقانه انتخابش کرده بودم و با هر سازش رقصیده بودم بیشتر از همه من را سوزانده است.

پس از مکثی کوتاه می گوید: یکسال و چند ماه اوضاعم به بدترین شکل ممکن سپری شد. هر راهی را که گفتند برای بازگرداندنش انجام دادم اما نشد که نشد. از همه جا و همه کسی نا امید ناامید شدم. افسردگی شدید و افکار خودکشی رهایم نمی کرد. تا اینکه جرقه ای برای زیارت امام رضا در ذهنم زده شد. گفتم می روم و شکایتم را به آقا می برم، آقا غریب نواز است. از همان مقدار اندک حقوقی که برایم باقی مانده توانستم پول بلیط سفر به مشهد را فراهم کنم. امروز صبح رسیده ام و مستقیم آمده ام حرم. حتی جای خواب هم ندارم یعنی پولی ندارم که بروم مسافرخانه و هتل، امیدوارم زائرسرایی جایی گیر بیاورم.

صحبت هایش که به اینجا رسید اشک همان دوسه نفری که پای گفتگویمان نشسته اند هم آرام آرام سرازیر شده و در بافت ماسکهایشان محو می شود. یکی از آن ها پیرمرد خوش سرو زبانی است، رو به مرد جوان می گوید: بدون تعارف می گویم اگر کاری از دستم برمی آید بگوئید انجام بدهم. پیشنهادش به طور کامل مطرح نشده که مرد جوان با تبسم معنا داری جواب می دهد: ممنونم پدرجان، دو سه ساعتی می شود که حضرت کرامتش را نشانم داده، دیگر به غریب نوازی آقا شک ندارم.

دیگری که پروپاقرص صحبت های مرد جوان را دنبال می کند، بلافاصله می پرسد: معجزه شده؟

کرامت و معجزه فقط  در شفا یافتن نیست

چشمان نم دارش را پاک کرده ومی گوید: صبح که آمدم حرم به حضرت گفتم” حال وروزم را می بینی؟ می بینی چطور از عرش به زمینم کوفتند، می بینی چطور همه دربها را با فریبکاری به رویم بسته اند؟ هیچ راهی به جایی ندارم، خودت از همه چیز آگاهی. تورا به خدا قسم شما دیگر دست رد به سینه ام نزن”. بعد هم با ناامیدی فراوان از زمین و زمان، گوشه ای نشستم و به حال آواره گی و خانه خرابیم گریه کردم تا سبک شدم.

درهمان حالت ادامه می دهد: شاید چیزی شبیه معجزه است که چند ساعت بعد از گلایه و درد دل هایم با امام رضا، پیامکی از همسرم دریافت کردم که نوشته بود” دیشب خواب عجیب و غریبی دیدم که باید حضوری برایت تعریف کنم فقط همین اندازه بگویم که شدیدا پشیمانم و می خواهم برگردم، ولی نمی دانم هنوز فرصت برگشت دارم یا نه؟”. من هم که خواسته ای جز این نداشتم فورا جواب مثبت دادم.

جالب است، برق خوشحالی را در چشمان این بندگان خدا هم می توان دید. همان که برای کمک به وی تعارف زده بود می گوید: شک نکنید که کرامت حضرت شامل حالتان شده. معجزه که فقط شفا گرفتن نیست. خداوند به واسطه امام رضا عیدی بزرگی به شما داده است.

مرد جوان به ماجرای رفع گرسنگیش دراین چند ساعت گذشته نیز اشاره می کند. توضیح می دهد: حقیقتش پولی برای تهیه غذا هم نداشتم چون باید هزینه بلیط برگشتم را حفظ می کردم. موقع ناهار همانطور که در غصه هایم غرق شده بودم و با آقا حرف می زدم، نوجوانی ظرف غذای بسته بندی شده را جلویم گرفت و گفت” این سهم شماست، غذای آشپزخانه حرم است که به نام مادربزرگم  درآمده، ولی او نمی تواند یک پرس غذای کامل را بخورد، یکی دو قاشق با غذای ما شریک شد و گفت سهمش را به زائر دیگری بدهیم”.

نگاهش را به اطراف می اندازد و با بغض می گوید: امروز واقعا برایم ثابت شد که خدا از درون هرکسی آگاه است، فقط باید از غیر او دست بکشیم تا دستمان را بگیرد. وباز تکرار می کند” دیگر درغریب نوازی آقا شک ندارم”.

نسیم خنک آغشته به عطرمشک و گلاب، سنگینی خواب را از پلکها برمی دارد، صحبتهایش که تمام می شود همان چند نفر التماس دعا گویان یکی یکی پراکنده می شوند و مرد جوان در حالیکه چند قدمی همراهمان می شود تاکید می کند: خانم خواهش می کنم ماجرایم را برای مردم بنویسید شاید هم درس عبرت و هم نقطه امیدی برای افرادی مثل من باشد. این را می گوید و به سمت جانمازش برمی گردد.

رعایت حداکثری پروتکل های بهداشتی در حرم رضوی

… عقربه های ساعت پنج دقیقه به ۴ بامداد را نشان می دهند. خادمان حرم همچنان مشغول راهنمایی و تذکر به زائران تازه وارد هستند، توزیع ماسک و ضدعفونی مکرر دربها بدون وقفه انجام می شود و قطعا دراین فاصله معجزات دیگری هم رخ داده یا درحال وقوع است که از چشم و قلم ما پنهان مانده است.

حالاعلاوه بر آنچه که مرد جوان سفارش کرده بود، طی گشت و گذار در صحن های مختلف و عبور از دالان های متصل به ضریح، می توان درباره شانس ابتلا و شیوع کرونا درمحوطه های داخلی حرم رضوی نیز نوشت” با توجه به رعایت حداکثری پروتکل های بهداشتی و نظارت دقیق بر رعایت آن، احتمال ابتلا به کرونا حداقل دراین نقطه از منطقه خراسان رضوی بسیاراندک است”.