چرا تقاضا بر قیمت عرضه اثر ندارد؟!

فرزانه مستاجران بر طبق قوانین اقتصادی در یک بازار کارا میزان تقاضا ی هر کالایی ، قیمت آن کالا را مشخص می کند. البته این تعیین قیمت به عوامل دیگری همچون نوع بازار و کشش محصول نیز ارتباط دارد اما یکی از مهم ترین عوامل موثر بر قیمت هر محصول، میزان تقاضای ان است. در […]

فرزانه مستاجران

بر طبق قوانین اقتصادی در یک بازار کارا میزان تقاضا ی هر کالایی ، قیمت آن کالا را مشخص می کند. البته این تعیین قیمت به عوامل دیگری همچون نوع بازار و کشش محصول نیز ارتباط دارد اما یکی از مهم ترین عوامل موثر بر قیمت هر محصول، میزان تقاضای ان است. در جایی که تقاضا افزایش پیدا می کند در کوتاه مدت ، قیمت محصول نیز افزایش می یابد اما در کشور ما قوانین جور دیگری رقم میخورد. گوشت گران می شود ، تقاضای گوشت کاهش پیدا می کند، مازاد عرضه به وجود می آید اما همچنان قیمت ها افزایشی می ماند. همینطور مرغ و تخم مرغ و لبنیات و روغن  و….. افزایش قیمت در هر کدام از این محصولات باعث شده مصرف آن به طرز چشمگیری کاهش یابد زیرا اوضاع اقتصادی مردم در کشور به گونه ای نیست که با وجود گران شدن بتوانند همچنان مایحتاج ضروری سبد خرید خود را حفظ کنند و به ناچار یا مصرف آن را کاهش می دهند و یا به طور کلی قطع می کنند اما همچنان گرانی ها ادامه پیدا می کند. آیا دستی پشت پرده است که نمی گذارد این کاهش قیمت رخ دهد و یا عوامل دیگر مسبب این گرانی ها هستند؟

 از ابتدای امسال قیمت اقلام ضروری سبد خانوار به بهانه های مختلف چند بار دچار افزایش قیمت شد که این موضوع دهک های ضعیف جامعه را در تامین مایحتاج خود با مشکلاتی اساسی روبرو کرد چرا که درآمدهای حداقلی هیچ سنخیتی با تورم و رشد افسار گسیخته قیمت ها ندارد. بررسی ها از سطح بازار نشان می دهد که قیمت گوشت، مرغ، تخم مرغ، لبنیات، میوه، برنج، قند، شکر، حبوبات و چای تحت تاثیر عوامل مختلف نظیر نوسان نرخ ارز، کمبود نهاده دامی، افزایش هزینه های حمل، کارگری و… جهش چندبرابری داشته است که نتیجه این گرانی های پی در پی چیزی جز کوچک شدن سفره خانوار نیست. هر چند مسئولان برای این گرانی ها دلایلی می آورند، اما هیچ یک از این ادله برای جامعه حقوق بگیر در کنار سایر هزینه های خانوار قابل قبول نیست و تنها انتظار آنها رشد منطقی قیمت ها متناسب با میزان درآمدشان است تا بتوانند حداقل ها را برای خانواده شان فراهم کنند.

یکی از مهم ترین دلایل این گرانی ها که با وجود کاهش تقاضا همچنان ادامه دارد ، نا کارا بودن بازار ایران است. فرضیه بازار کارا این موضوع را بیان می کند که اطلاعات مالی و گزارشات منتشر شده در مورد یک سهم یا یک کالا به سرعت در بازارهای مالی منتشر می شوند و فورا بر قیمت ها تاثیر می گذارند و قیمت ها را تعدیل می کنند.به عبارت دیگر می توان گفت در بازار کارا همه اطلاعات در قیمت‌ها منعکس می‌شود. به بیان دیگر اگر قیمت هر محصول  به سرعت و به‌طورکامل تمامی اطلاعات مالی موجود مرتبط با سهم را منعکس کند، بازار کارا است. انعکاس کامل اطلاعات در بازار، باعث می شود که سرمایه‌گذاران نتوانند از اطلاعات، سود کسب کنند زیرا قیمت‌ از قبل این اطلاعات را منعکس کرده است و قیمت ها تعدیل شده‌اند و تغییر قیمت ها قابل پیش‌بینی نیست.

اما متاسفانه در کشور ما نا کارایی بازار به شدت بروز کرده و افرادی که با رانت اطلاعاتی  از این بازار سو استفاده می کنند افزایش یافته اند.افرادی که می دانند کی قرار است واردات محصولی متوقف شود و یا صادرات آن آغاز شود به خوبی در بازار به کمک این اطلاعات و دیگر اطلاعات مشابه کسب سود میکنند و با دلالی نمی گذارند قیمت عرضه بر طبق میزان تقاضا باشد. همین اطلاعات نا برابر توانسته بازار کشورمان را نا کارا کند.