پیدا و پنهان مهاجرت

اثرات مهاجران اقلیمی، علاوه بر اثرگذاری روشن بر عوامل فرهنگی، امنیت و پایداری اجتماعی (هم در مناطق پذیرا و هم در مبدأ)، بی‌اثر سازی برنامه‌های توسعه و اقدامات پیش‌بینی‌شده توسعه‌ای را در مناطق و از این منظر خسارات کلان اجتماعی، اقتصادی و سرمایه‌ای را به دنبال دارد

حوریه محزونیه : خبر فاجعه‌بار اخیر که تیتر چند روزنامه داخلی هم شد حکایت از هجوم مهاجرت داشت، هجومی که هرسال بیش‌ازپیش می‌شود و آمار کشتگان و آوارگانی که در مجامع بین‌المللی به بیانیه و مصوبه‌های غیر اجرایی ختم می‌شود؛ اما به یاد داشته باشیم مهاجرت دلایل زیادی دارید و تغییرات اقلیمی یکی از جدی‌ترین آن‌ها.

درواقع مهاجرت ناشی از تغییر اقلیم یک پدیده چندبعدی متأثر از عوامل زیست‌محیطی و اقلیمی به‌عنوان نیروهای خارجی مؤثر بر جامعه و در ادامه متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جمعیتی ناشی از تغییر اقلیم است. سخن گفتن از مهاجرت در موضوع تغییر اقلیم درعین‌حال که یک جنبه انسانی و قابل‌درک از منظر مخاطرات اقلیمی است، محملی برای گفت‌وگو با منکران این روند جهانی همراه با افزایش دمای کره زمین یا آسیب به پوشش‌های گیاهی و گونه‌های جانوری به‌دقت می‌دهد.

مهاجرت اقلیمی می‌تواند موقتی یا دائمی و داخلی یا بین‌المللی باشد. در تعریف مهاجر اقلیمی آمده است: افراد یا گروه‌هایی که به دلایل قانع‌کننده ناشی از تغییر تدریجی یا ناگهانی شرایط زیست‌محیطی که به‌کل نامساعدی بر کیفیت زندگی آن‌ها اثرگذار است، مجبور هستند یا انتخاب کرده‌اند که به‌طور موقت یا دائمی خانه خود را ترک کرده و به منطقه دیگری در کشور خود یا کشور دیگر نقل‌مکان کنند.

هیئت‌ رئیسه بی‌دولتی تغییر اقلیم (IPCC) در سال ۱۹۹۰ اعلام کرد که بزرگ‌ترین تأثیر تغییر اقلیم بر زندگی مردم، مهاجرت میلیون‌ها نفر به دلیل از دست رفتن محل زندگی‌شان (به خاطر افزایش تراز آب اقیانوس‌ها، سیل یا کمبود منابع غذایی) خواهد بود. البته پیش‌بینی تعداد مهاجران اقلیمی (مثلاً تا ۲۰۵۰) به سیاست حکومت‌ها در مواجهه با تغییر اقلیم، نحوه سازگاری با آن و نیز مباحث جمعیتی کاملاً وابسته است. ازاین‌رو مهاجرت اقلیمی را پدیده‌ای پیچیده و غیرقابل‌پیش‌بینی دانسته‌اند.

همچنین مدیریت پناهندگان اقلیمی برای کشورهای مقصد به سیاست‌‌‌های آن‌ها بستگی زیادی دارد. به نظر نمی‌رسد در برنامه‌‌‌های سازگاری کشورهای مختلف دنیا بحثی برای پذیرش یا مدیریت پناهندگان اقلیمی وجود داشته باشد. همچنین بررسی رژیم‌‌‌های حقوقی موجود در عرصه بین‌المللی به‌منظور پاسخگویی به پدیده تغییر اقلیم (نظیر کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل (United Nations Framework Convention on Climate Change) و توافق‌نامه پاریس (Paris Agreement)) نشان داده که این چارچوب‌‌‌ها به‌رغم پیشرفت‌‌‌هایشان هنوز راه زیادی تا در برگیری تمامی خسارت‌‌‌های ناشی از تغییر اقلیم بر جوامع -به‌خصوص مهاجرت‌‌‌های اقلیمی- دارند و این موضوع به چالشی برای دولت‌‌‌های آسیب‌‌‌پذیر تبدیل‌شده ‌‌‌‌‌‌است.

تغییر اقلیم، خشک‌سالی و نیز مهاجرت‌‌‌های ناشی از آن بدون شک تهدیدی برای امنیت مناطق مرزی کشور و چالشی برای ثبات و توسعه این مناطق خواهد بود. در دو دهه گذشته یک‌‌‌سوم روستاهای شرق استان سیستان و بلوچستان خالی از سکنه شده و در مطالعات ارتباط معناداری بین متغیرهای بارش منطقه و مهاجرت مردم پیداشده است. همچنین خطرات بالقوه‌‌ این مهاجرت و نیز عدم توجه و مدیریت آن از قبیل گسترش اقدامات خلاف قانون و تردد غیرمجاز گوشزد شده است. به‌عنوان‌مثال، در مطالعه‌‌‌ای ضمن بررسی آمارهای مهاجرت و نیز تطابق آن با شرایط اقلیمی در استان خراسان جنوبی اذعان شده که بیشترین مهاجرت اقلیمی در این استان از جنوب آن -با مرکزیت شهرستان نهبندان- به شمال آن اتفاق افتاده و جمعیت روستانشین استان از ۶۲‌درصد در سال ۱۳۷۵ به کمتر از ۴۶‌درصد رسیده است.

با توجه به شواهد فوق، می‌توان نتیجه گرفت که اثرات مهاجران اقلیمی، علاوه بر اثرگذاری روشن بر عوامل فرهنگی، امنیت و پایداری اجتماعی (هم در مناطق پذیرا و هم در مبدأ)، بی‌اثر سازی برنامه‌های توسعه و اقدامات پیش‌بینی‌شده توسعه‌ای را در مناطق و از این منظر خسارات کلان اجتماعی، اقتصادی و سرمایه‌ای را به دنبال دارد. گرچه پیش‌ران این پدیده (تغییر اقلیم) از دایره اثرگذاری و اختیارات جوامع خارج است، اما پیش‌دید و تمهید این شرایط برای رسیدن به پایداری و امنیت اجتماعی و سرمایه‌ای امری لازم و ضروری است.