قوانین مانع طلاق نمی شوند

فرزانه مستاجران

امروز ترافیکی عجیب در یکی از خیابان های نسبتا آرام شهر باعث سردرگمی رانندگان شده بود. هر کسی سعی داشت به نحوی خود را از این مخمصه برهاند. تعدادی از رانندگان دور زدند وتعدادی خود را به دست کوچه و پس کوچه های خیابان سپردند تا شاید رهایی یابند. همه فکر می کردیم تصادف شده است . بعد از حدود نیم ساعت که یک سرباز نیروی انتظامی به سختی خیابان را اندکی نظم داد، راننده ای سرش را از شیشه بیرون آورد و گفت ” جناب تصادف شده؟” و سرباز با لبخندی تلخ جواب داد ” خیر جدیدا یک مجتمع قضایی  در این خیابان تاسیس شده است”  . کمی جلوتر یک ساختمان ۴ طبقه ی بدون پارکینگ را دیدم مملو از شاکی و متشاکی که اتفاقا همه جوان بودند و گویا برای گرفتن طلاق مراجعه می کردند. تازه فهمیدم وقتی میگویند آمار طلاق به شدت افزایشی شده است ، یعنی چه؟!

زمانی که دو نفر پیمان ازدواج می‌بندند به یکدیگر متعهد می‌شوند که در طول زندگی در کنار یکدیگر بمانند. در مسیر زندگی ممکن است آن عشق آتشین روز‌های اول و دوم کمرنگ شود و رابطه‌ زن و شوهر به سردی برود و سردی به جایی برسد که طرفین به جدایی فکر کنند، لذا حفظ زندگی زناشویی نیاز به توجه و مراقبت بیشتری دارد.

چندسالی است که پس از انتشار آمار رسمی ازدواج و طلاق ثبت‌شده در یک سال، تحلیلگران و کارشناسان حوزه اجتماعی از شکسته‌شدن رکورد طلاق می‌گویند و حالا هم بررسی‌ آمارهای تازه، شدت گرفتن این روند را نشان می‌دهد. میزان طلاق ثبت‌شده در سال۹۸ رکورد طلاق را شکسته و این درحالی است که در این سال آمار ازدواج هم کاهش یافته است. علاوه‌براین آمار بعد از سال ۹۸ تا کنون حتی بالاتر از آمارهای مدت مشابه است . آنچه محرز و مسلم است زندگی با قانون و بخشنامه و آیین‌نامه دوام و قوام نمی‌یابد، بلکه استحکام خانواده صرفا براساس الزامات و پایبندی زوجین به اخلاق و وفاداری ممکن و میسر است و هیچ‌گاه با اجبار نمی‌توان زوجین را زیر یک سقف نشاند؛ چه آنکه این اجبار نتیجه‌ای جز اثر عکس نخواهد داشت.

یادگیری مهارت های زندگی، کنترل خشم و تبادل پیام توسط زوجین پیش از آغاز زندگی مشترک بسیار ضروری است. ازدواج، متصل شدن دو فرد متفاوت است و ممکن است مشابهت‌هایی نیز با یکدیگر داشته باشند. هدف ازدواج این است که افراد بتوانند در مجاورت یکدیگر رابطه پایداری داشته باشند.

مشکلات اقتصادی، پایین بودن و یا بالا تر از حد بودن سن برخی زوجین به هنگام ازدواج و نداشتن مهارت‌های کافی برای شروع زندگی، از جمله دلایل افزایش آمار طلاق در ایران اعلام شده است. این امر به دلایل مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی، محیطی، اقتصادی ، فرهنگی بستگی دارد که هریک در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار گیرند و بنابراین بررسی موضوع نه تنها ساده نیست بلکه بسیار پیچیده است.افراد در زندگی چندین انتخاب محدود مانند رشته تحصیلی، شغل، ازدواج و… دارند و بعضی انتخابات دست خود فرد نیست. افراد چهره و ملیت خود را انتخاب نکرده اند و در نتیجه این موارد انتخاب‌های آن ها نیست و کسی هم اجازه ندارد آن چیزی که انتخاب نکرده را مورد قضاوت قرار دهد. ولی زمانی که فرد دست به تصمیم بسیار خوبی مانند زندگی مشترک می‌زند باید مواردی را لحاظ کند و در زمینه‌های متفاوت برای تصمیم گیری آمادگی داشته باشد.

به نظر می رسد نیمی از علل طلاق به افراد بر می گردد و نیمی دیگر به مشکلات جامعه هم چون وضعیت معیشتی جوانانمان و برای رفع این مشکلات باید برنامه ریزی آموزشی مدونی برای جوانان داشته باشیم و اقتصاد جامعه را نیز رونق دهیم وگرنه هزاران قانون و تبصره نمیتواند مانع از این طلاق ها شود.