قرابت حافظ و اقتصاد

فرزانه مستاجران حافظ جز شاعرانی بوده که برای اقشار مختلف جامعه اشعار فراوانی سروده است .شاید کمتر کسی به این موضوع توجه کرده باشد که در اشعار حافظ حتی وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه نیز بررسی شده و همگان فکر می کنیم حافظ غزل سرایی بوده که تنها در مورد عشق و عاشقی نوشته است  […]

فرزانه مستاجران

حافظ جز شاعرانی بوده که برای اقشار مختلف جامعه اشعار فراوانی سروده است .شاید کمتر کسی به این موضوع توجه کرده باشد که در اشعار حافظ حتی وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه نیز بررسی شده و همگان فکر می کنیم حافظ غزل سرایی بوده که تنها در مورد عشق و عاشقی نوشته است  اما شعر فارسی  همه بیت الغزل معرفت است که برای مردم  سروده شده و درد مردم را بیان میکند. حافظ برای نشان دادن وضع معیشتی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی زمان خود از اصطلاحات اقتصادی با هنرمندی خاص بهره جسته است.

امروزه کمتر خانه ایرانی را می‌توان سراغ گرفت که در آن دیوان حافظ یافت نشود. اما اینکه چقدر از این گنجینه ارزشمند استفاده می کنیم جای بسی تامل دارد. در تقویم رسمی ایران ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ نامیده شده‌ است. نقل است که حافظ در سال‌های نوجوانی و آغاز جوانی شاگرد نانوا بوده و از نسخه‌های خطّی نیز رونوشت برمی‌داشته‌است. او بعد از چندین سال تلاش از سوی همگان مورد پذیرش قرار گرفت و جز معدود هنرمندانی است که در زمان حیاتش نیز محبوبیت داشت. آوازهٔ حافظ سبب شده بود که حاکمان سرزمین‌های دور و نزدیک او را فراخوانند. او در طول زندگی با بسیاری از سلاطین و بزرگان تعامل داشت و با اهل علم و ادب و شعر هم هم‌نشینی می‌کرد و از احوال صوفیان و درویشان زمانش هم باخبر بود؛ امّا خودش هرگز در هیچ یک از این گروه‌ها قرار نگرفت. حافظ هیچ گناهی را سنگین‌تر از مردم‌فریبی و ریاکاری نمی‌دانست و همواره به اهل تظاهر در اشعارش می‌تاخت. به همین دلیل در اشعار او ابیات اقتصادی زیادی وجود دارد که در زیر چند نمونه از آن را بیان می کنیم:

هنگام تنگدستی در عیش، هوش و مستی/ کاین کیمیای هستی قارون کند، گدا را

این بیت تلمیح دارد به داستان قارون،  و به این معناست که در تنگدستی به عشق الهی رو بیاور و برای خوش دلی و سر مستی بکوش زیرا که فقیر تنگدست را به درجه بی‌نیازی مانند قارون می‌رساند.

پیامبراکرم (ص) حدیثی دارند که می‌فرمایند: «الفقر، فخری» یعنی من فقر را تحمل می‌کنم تا با افتخار به گشایش برسم. حافظ هم با اشاره به این حدیث می‌گوید:

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل/ کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

 هم چنین در جای دیگر حافظ می فرمایند: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:با دوستان مروت، با دشمنان مدارا،

و *  باید صبور بود چون صبر هم بابی است. حافظ تاکید دارد: چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند.

اینها همه ابیاتی است که سر لوحه قرار دادن هر کدامشان نه تنها مشکلات اقتصادی بلکه دیگر مشکلات زدگی را نیز میتواند التیام دهد. صبر، تلاش و کوشش  ، دل نبستن به مال دنیا و کمک جستن از ذات الهی همگی جز کلماتی است که به وفور در اشعار حافظ یاد می شود.

اشعار حافظ فلسفه زندگی را آموزش می دهد و ان چه از این فلسفه با اصطلاحات اقتصادی همراه است این نکات  را تاکید می کند ” ناکارآمدی زر، تضمین نداشتن بقا ، ناپایداری سود و زیان دنیا و مقدر بودن روزی ،دوری از یاس و بدبینی “.

هرچند حافظ با توجه به اقتضای زمان خویش اشعرش را سروده است و وضع اجتماعی ، سیاسی، دینی  و طرز معیشت جامعه عصر حافظ موضع او در برابر رفتار سیاسی و اقتصادی و مذهبی زمان خود را نشان داده است اما به دلیل علم حافظ و آشنایی کامل او با قرآن که بسیاری از ابیاتش هم از همین روی سروده است ،میتوان در شعر حافظ پویایی و جهان شمولی را به خوبی دید از این روی باید گفت ” شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است، آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش”