دعوت فالگیران، مرگ خبرنگاران

فرزانه مستاجران امروز دل ما روزنامه چی ها خون است به خاطر آن دو خبرنگاری که زیر اتوبوسی قراضه ماندند و زندگی را با تمام خوبی ها و بدی هایش به ما سپردند. شاید مردم این روزها خسته شده اند از شنیدن و خواندن این همه خبر های بد و غم انگیز ولی اینبار از […]

فرزانه مستاجران

امروز دل ما روزنامه چی ها خون است به خاطر آن دو خبرنگاری که زیر اتوبوسی قراضه ماندند و زندگی را با تمام خوبی ها و بدی هایش به ما سپردند. شاید مردم این روزها خسته شده اند از شنیدن و خواندن این همه خبر های بد و غم انگیز ولی اینبار از دل ما خبر ندارند زیرا فقط یک روزنامه چی میداند آنها برای کسب درآمد و روزی حلال چه مشقت هایی در طی سالیان دراز کشیده اند و هر روز غم مردم را به جان خریدند و به بهای هزاران توبیخ،  از مردم این مرز و بوم و حقشان دفاع کردند. همین روزنامه نگاران محیط زیست بودند که سالها فریاد بر آوردند برای نجات دریاچه ارومیه و چند سالی بود پیگیر تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه بودند و حالا بعد از سالها و هزاران وعده اجرایی نشده باید در یک مانور خبری که از سوی مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه برپا شده بود جان خود رو از دست بدهند . مگر شهر ارومیه خبرنگار نداشت که از تهران خبرنگاران باید برای این خبر اعزام می شدند؟ این هم در دنیای که به عصر ارتباطات مجازی مشهور شده است؟ اصلا شما که دعوت کردید چرا امکانات لازم را برای مدعوین خود فراهم نکردید؟

اگر بخواهیم از این چراها بگوییم تا روزها میتوانیم ادامه دهیم اما چه کنیم که دلمان نمیخواهد هر روز منتقل کننده و نقد کننده اخبار بد و نا امید کننده باشیم به همین دلیل به همین چند سطر بسنده میکنیم و باز هم از حقوق شما مردم عزیزمان میگوییم و به این امید هستیم که در آینده نه چندان دور به تمام ارزوهای زیبایتان برسید.

مشکلات این روزگار مردم را اندکی تخیلاتی کرده است تا جایی که برای دیدن آینده خود هزینه های زیادی به رمالان و کف بینان می دهند و بازار این قبیل کارها حسابی داغ شده است. نگاه پرسشگرانه ما به آینده دلیلی شده برای سوداگران فال. در این روزها بازار فال و فال‌گیری مانند هوا گرم تر شده  و حتی کرونا هم از گرمی این بازار کم نکرده است. فقط با کمی تفاوت سیستم‌های نوبت‌دهی دستخوش تغییر شده‌اند یا اینکه به صورت تلفنی یا حتی به واسطه ارسال پیام صوتی در واتساپ و تلگرام همچنان کار پیش می‌رود! ترس ابتلا از کرونا هم باعث شده طرفداران فال و فالگیری به جای رفتن به خانه فالگیران اینترنتی از آینده باخبر شوند و ترس ابتلا به کرونا را به جان نخرند. برای پیدا کردن این رمالان کافی است گشتی در فضای مجازی بزنید تا با ده ها صفحه مدعی فالگیری و رمالی روبه رو شوید. حال در این بازار، عده ای برای پول زایی به هر کاری دست می زنند و اقدامات مجرمانه شان به کلاهبرداری ختم نمی شود و به سوءاستفاده های جنسی و قتل هم کشیده می شود.

سال‌هاست که جماعتی برای ردکردن فال تلاش می‌کنند و عده‌ای هم برای اثباتش و برخی هم که کلا مسخره می‌کنند. اما با وجود تمام این حرف‌ها هنوز هم فال هست هم فال‌گیر و هم مشتری ثابتش. ما هم قصد نداریم کسی را موعظه کنیم اما باید گفت اگر حرف هیچ کس را قبول نمیکنید بد نیست قبل از اینکه تمام زندگی خود را به چنین افرادی بسپارید سری به داد سراها بزنید و از میزان شکایات بر علیه چنین شیادانی آگاه شوید.

زندگی ما را انتخاب های آگاهانه و نا آگانه خود و اطرافیانمان می سازد. کدام رمالی میتواند از روی کف دست حدس بزند یک دختر خبرنگار چند روز قبل از آغاز زندگی مشترک زندگی را بدرود بگوید آن هم به خاطر انتخابی فرد دیگری که ناآگاه رقم زده و او را به مرگ دعوت کرده است؟!