خانواده خوب از دید روانشناسی

هیچ تعریف اصلی و قطعی برای یک خانواده خوب وجود ندارد اما داشتن یک‌سری ویژگی‌ها می‌تواند احتمالِ خوب بودنِ خانواده را بالا ببرد. برخی از این ویژگی‌ها می‌توانند شامل محبت، احساس امنیت، احساس تعلق و نحوه ارتباط افراد خانواده با یکدیگر باشد. برخی از موارد حتی می‌تواند قبل از ازدواج کردن دو نفر با یکدیگر مشخص شود

فرهاد کلهر : بسیاری از افراد با خودشان فکر می‌کنند که داشتن و تشکیل دادن یک خانواده خوب نیازمند انجام چه کارهایی است و یا بر چه اساسی می‌توان گفت که آیا خانواده من خوب است یا خیر.

هیچ تعریف اصلی و قطعی برای یک خانواده خوب وجود ندارد اما داشتن یک‌سری ویژگی‌ها می‌تواند احتمالِ خوب بودنِ خانواده را بالا ببرد. برخی از این ویژگی‌ها می‌توانند شامل محبت، احساس امنیت، احساس تعلق و نحوه ارتباط افراد خانواده با یکدیگر باشد. برخی از موارد حتی می‌تواند قبل از ازدواج کردن دو نفر با یکدیگر مشخص شود. افراد می‌توانند در هر مرحله، برای بهتر کردن و بهبود بخشیدن به روابط خانوادگی خود، از روانشناس متخصص کمک بگیرند. ویژگی‌هایی که می‌توان بر اساس آنها خوب بودن یا خوب نبودن یک خانواده را تعیین کرد، از دیدگاه روانشناسان و مشاوران متخصص، شامل موارد زیر می‌باشد:

  • مشاوره پیش از ازدواج

یکی از اصلی‌ترین مشخصه‌های خانواده خوب، میزان سازگاری پدر و مادر خانواده با یکدیگر است. نحوه رفتار و برخورد این دو شخص با یکدیگر و همچنین نوع صحبت کردن آنها باهم، می‌تواند تأثیر بسیار زیادی بر تربیت و اخلاق کودکان بگذارد. بنابراین بسیار مهم است که آنها با هم هماهنگ باشند و اعتماد کامل به همدیگر داشته باشند. برای داشتن چنین ویژگی‌هایی، باید حتماً قبل از ازدواج کردن و تشکیل خانواده، با روانشناس متخصص مشاوره‌های لازم انجام شود. با مراجعه کردن به مشاور، هر دو نفر از لحاظ خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و از همه مهم‌تر فرهنگی بررسی می‌شوند تا مشخص شود که آیا این دو نفر توانایی تشکیل و ادامه دادن یک زندگی مشترک را دارند یا خیر. با مشاوره پیش از ازدواج در صورتی که فرد انتخابی شما، آدم درستی برایتان نباشد توسط روانشناس به شما گفته می‌شود و بدین گونه از شکل گیری یک رابطه بی آینده جلوگیری می‌شود. همچنین در صورتی که فرد انتخابی شما درست باشد، توسط متخصص تأیید شده و می‌توان گفت تا حدودی آینده شما و فرزندانتان تضمین شده است.

  • گذراندن زمان در کنار یکدیگر

داشتن روابط انسانی تا حدودی شبیه نگهداری از یک گیاه است. در صورتی که به گیاه توجه لازم انجام نشود و زمان مورد نیاز را برایش گذاشته نشود، گیاه پژمرده شده و از بین می‌رود. این مشکل دقیقاً برای روابط انسانی نیز وجود دارد و باید برای آن زمان و انرژی کافی گذاشته شود تا در بهترین حالت خود باشد. شما می‌توانید برای بیشتر کردن زمانی که در کنار هم هستید، فعالیت‌هایی را پیدا کنید که همه اعضای خانواده به طور یکسان از آن لذت ببرند. اگر فعالیت انتخاب شده مد نظر یک یا دو نفر از اعضای خانواده نمی‌باشد، آن افراد می‌توانند صرفاً حضور پیدا کنند و تشویق و حمایت خود را به بقیه اعضای خانواده نشان دهند.

  • ارتباطات افراد با یکدیگر

ایده‌های یکدیگر می‌بایست به تمسخر گرفته نشود و برای صحبت‌هایی که انجام می‌شود، ارزش لازم قائل شود. تمام افراد خانواده حق دارند اخبار شاد یا ناراحت کننده‌ای را که دارند با دیگران به اشتراک بگذارند. همه افراد باید یاد بگیرند که چگونه شنونده خوبی باشند. داشتن این ویژگی می‌تواند تأثیر بسیاری بر نوع ارتباط اشخاص با هم داشته باشد. در واقع گوش دادن، نشانه‌ای از احترام گذاشتن است و به دیگران نشان می‌دهد که به حرف‌های آنها اهمیت می‌دهید.

  • قدردانی کردن

اعضای یک خانواده هر روز به روش‌های مختلف به یکدیگر کمک می‌کنند که شایسته قدردانی کردن است. بسیار مهم است که افراد از تلاش‌های دیگران آگاه باشند و قدردانی خود را با استفاده از کلمات یا کارها به هر نفر نشان دهند. قدردانی کردن می‌تواند با استفاده از کلمات بسیار ساده انجام شود؛ برای مثال تشکر کردن از یکدیگر بابت شستن ظرف‌ها و یا یادداشت گذاشتن برای هم با استفاده از کلمات محبت آمیز. علاوه بر قدردانی کردن بابت کارهایی که انجام می‌شود، قدردانی کردن به خاطر شخصیتی که فرد دارد نیز بسیار مهم است. این کار نه تنها باعث افزایش عزت نفس افراد می‌شود، بلکه باعث افزایش پیوند مراقبتی بین اعضا نیز می‌گردد.

  • متعهد بودن افراد به یکدیگر

یکی از موارد واجب برای هر خانواده‌ای،‌ اولویت قرار دادن اعضای خانواده بر افراد دیگر است. این به این معناست که هر کس باید در نظر داشته باشد که تصمیمات او،‌ چه تاثیری بر اعضای خانواده می‌گذارد. آن‌ها باید نگران خوشبختی و رفاه هم باشند و زندگی خود را به گونه‌ای ساختار بندی کنند که وحدت اعضای خانواده افزایش پیدا کند و حفظ گردد.

  • ارزش‌ها و اعتقادات

شناسایی کردن و اجرایی کردن یکسری اعتقادات و ارزش‌ها، یکی از پایه‌های اصلی حفظ بنیان خانواده می‌باشد. برخی از خانواده‌ها این ارزش‌ها را به کمک دین خود به کودکان آموزش می‌دهند و برخی دیگر از طریق پرورش دادن ایده آل‌های خود در ذهن کودکانشان. همچنین والدین می‌توانند با گذاشتن زمان، جهت انجام گفت و گوهای آزاد میان اعضای خانواده از اعتقادات فرزندانشان مطلع شوند. البته والدین با رفتارهایی که در طول زمان از خود نشان می‌دهند نیز ارزش‌های خود را به کودکان منتقل می‌کنند. به یاد داشته باشید که شاید کودکان به حرف‌های شما توجه نکنند اما هرکاری را انجام می‌دهید را تقلید می‌کنند.