بقا، حتی با سود صفر

از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ تغییرات اقتصادی فراوانی در جهان رخ داد اما دو فروپاشی اقتصادی بزرگ در این مدت رقم خورد که توانست سرنوشت اقتصادی کل دنیا را تغییر دهد. هر کدام از این فروپاشی های اقتصادی توانست دارایی کل مردم جهان را به یک سوم تا یک دوم تقلیل دهد. یعنی در طی […]

از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ تغییرات اقتصادی فراوانی در جهان رخ داد اما دو فروپاشی اقتصادی بزرگ در این مدت رقم خورد که توانست سرنوشت اقتصادی کل دنیا را تغییر دهد. هر کدام از این فروپاشی های اقتصادی توانست دارایی کل مردم جهان را به یک سوم تا یک دوم تقلیل دهد. یعنی در طی این سالها فعالان اقتصادی در مجموع دوبار بیش از نصفه دارایی هایشان را از دست داده و مجبور شدند دباره تلاش کنند. البته در این بین برخی از سرمایه داران تاب مقاومت نداشته و به طور کلی از گردونه اقتصادی خارج شدند و برخی دیگر از آب گل آلود ماهی گرفته و بر سرمایه های خود افزودند.

 برخی بر این باورند که این فروپاشی های اقتصادی بی دلیل نیست و کاملا با برنامه انجام می شود یعنی برنامه ریزان اقتصادی که اتفاقا از قدرت سیاسی بالایی نیز برخوردار هستند به وسیله قدرت و ثروتی که در دست دارند باعث این فروپاشی های اقتصادی می شوند تا همه چیز ارزش خود را از دست بدهد. آن وقت می شود به راحتی در بازار خرید کرد و کمپانی های بزرگی چون دوو و بنز را با یک دهم قیمت خرید و بعد از سامان یافتن اوضاع به قیمت قبل فروخت.کاری که در چند فروپاشی اخیر اقتصادی انجام شد و تجربه ی موفقی برای سردم داران اقتصادی و سیاسی جهان بود. افرادی که این کمپانی ها را خریداری کردند یا یهودی بودند و یا آمریکایی! این بار نیز دوباره پیش بینی می شود که در دوران ترامپ یکبار دیگر اقتصاد جهان ، منقلب میشود، یعنی همه چیز مفت میشود و بعد کمپانی ها همه چیز را مفت می خرند و سپس همه قیمتها به سطح سابق باز می گردد و کمپانی ها دارایی خود را می فروشند!

اما گویا اقتصاد ایران از این جریان مبرا شده است زیرا در هر دو فرو پاشی اقتصادی اخیر ، اقتصاد ایران نه تنها نزولی در خود ندید بلکه با افزایش قیمتها نیز رو به رو شد. فقدان این تجربه در حافظه تاریخی فعال اقتصادی ایرانی ، باعث شده تا به سادگی جذب بازی های حبابی شود.استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می نویسد تا فعال اقتصادی یکبار ورشکست نشود تاجر نمیشود.

اما اینبار شاید اوضاع به طور دیگری رقم بخورد و شاید قرار است فعالان اقتصادی کشورمان فروپاشی اقتصادی جدید را با تمام وجود درک کنند . در دو فروپاشی گذشته دولتهای هفتم و نهم با تدابیر غلطی چون استفاده از ذخیره ارزی و قرض گرفتن از بانک جهانی، نگذاشتند روند معمولی برای کشور ما نیز اتفاق بیفتد و در این روند برخی از حبابها شکسته شود . اما این بار گویا در ید دولت هیچ ابزاری موجود نیست تا به مدد این حبابها بیاید. تزریق ارز به اقتصاد در ۵ ماهه ابتدایی سال جاری نسبت به سال قبل ۵۴ درصد کاهش داشته است و این جریان به دلیل افت بسیار زیاد قیمت نفت و میزان صادرات بوده است .تقریبا فروش فعالین اقتصادی نیز بطور متوسط حدود ۵٠ درصد نسبت به سال قبل کاهش داشته است. در این بین شرکتهایی داوم خواهند آورد که هزینه های خود را کاهش دهند و بدین وسیله به بقای خود کمک کنند. اما با وجود کاهش فروش هنوز شرکتها و اصناف به میزان لازم هزینه های خود را کاهش نداده اند! به همین دلیل مدام به این واحد های تولید گوشزد می شود که مراقب باشند دچار کمبود وجه نقد نشوند. در اوضاع اقتصادی حاضر مهم ماندگاری در بازار است که این مهم با افزایش کیفیت میسر می شود. در اوضاع حاضر اصل فروش نیست اصل  توان تامین نقدینگی است. مسلما این اوضاع اقتصادی نیز مانند بقیه ادوار دوران افولی خواهد داشت و آن شرکتهایی موفق هستند که توانسته اند خود و سرمایه خود را حتی به بهای سود کمتر و یا سود صفر حفظ کنند.

فرزانه مستاجران