بازگشت به اصلِ تصویر؛

روایتِ دوباره‌ی آغازها در جشنواره‌ی چهل‌ودوم

در سالی که سینمای کوتاه ایران از هر زمان دیگری به پختگی و گسترش رسیده، چهل‌ودومین جشنواره‌ی فیلم کوتاه تهران با تصمیمی شاعرانه و تأمل‌برانگیز، بخشی از پرده‌ی خود را به گذشته گشود؛ به آن‌جا که نخستین تصویرها بر نوار سلولوئید نشستند و رؤیای نگاه شخصی در سینمای ایران جوانه زد. بخشی از این دوره با دبیری بهروز شعیبی به نمایش فیلم‌های مرمت‌شده‌ی گنجخانه‌ی ملی ایران اختصاص یافت فیلم‌هایی از روزگاری که دوربین هنوز صدای نفس فیلم‌ساز را می‌شنید و هر قاب بوی جست‌وجو، ایمان و تجربه می‌داد.

در سالی که سینمای کوتاه ایران از هر زمان دیگری به پختگی و گسترش رسیده، چهل‌ودومین جشنواره‌ی فیلم کوتاه تهران با تصمیمی شاعرانه و تأمل‌برانگیز، بخشی از پرده‌ی خود را به گذشته گشود؛ به آن‌جا که نخستین تصویرها بر نوار سلولوئید نشستند و رؤیای نگاه شخصی در سینمای ایران جوانه زد. بخشی از این دوره با دبیری بهروز شعیبی به نمایش فیلم‌های مرمت‌شده‌ی گنجخانه‌ی ملی ایران اختصاص یافت فیلم‌هایی از روزگاری که دوربین هنوز صدای نفس فیلم‌ساز را می‌شنید و هر قاب بوی جست‌وجو، ایمان و تجربه می‌داد.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر وب سایت خبری اخبار اصفهان در سالن تاریک جشنواره، نوارهای بازسازی‌شده‌ی فیلم‌هایی چون «مسئله» از بهرام ری‌پور، «خواستگاری» از ابراهیم گلستان، «آیینه‌ها» از کامران شیردل و «به دنبال کار» از بهروز دانشفر و دیگر آثار دهه ۳۰-۴۰ سینمای ایران بار دیگر جان گرفتند. این اکران، فقط مرور گذشته نبود؛ نوعی بازگشت به نقطه‌ی عزیمت بود، بازگشت به جایی که سینمای کوتاه ایرانی هنوز در جست‌وجوی خود بود بی‌واسطه، صادق، و بی‌نیاز از هیاهوی رسانه‌ای.

مرمت فیلم‌های کوتاه پیش از انقلاب تنها بازسازی نگاتیوها نیست؛ بازسازیِ «نگاه» است

فیلم‌های کوتاه پیش از انقلاب، بخشی از حافظه‌ی فرهنگی ما هستند که در گذر سال‌ها، گردِ فراموشی بر آن‌ها نشسته بود. مرمت این آثار، تنها بازسازی نگاتیوها نیست؛ بازسازیِ «نگاه» است. هر قاب از این فیلم‌ها چون تکه‌ای از روح یک دوران است، و بازنمایی آن‌ها در عصر دیجیتال، نوعی احیای تاریخی است شبیه دمیدن جان در سنگی کهنه که هنوز گرمای دست هنرمند بر آن مانده است.

در دهه‌های گذشته، بسیاری از فیلم‌سازان بزرگ ایرانی مسیرشان را از فیلم کوتاه آغاز کردند؛ جایی که خلوص و تجربه درهم می‌آمیزد. فیلم‌های پیش از انقلاب، پایه‌گذار همین درخت کهن بودند. اگر امروز فیلم کوتاه ایران در جهان جایگاهی دارد، مدیون همین ریشه‌هاست.

آیینه از کامران شیردل، بیش از آن‌که روایتگر داستانی باشد، مراقبه‌ای تصویری

فیلم «آیینه» از کامران شیردل، بیش از آن‌که روایتگر داستانی باشد، مراقبه‌ای تصویری است درباره‌ی تنهایی، خودآگاهی و اضطراب مدرن. نوری که بر سطح سرد آینه می‌لغزد، همان نوری‌ست که بر ذهن انسان مدرن می‌تابد؛ لرزان، شکننده، و بی‌قرار. در پایان، مرد در آستانه‌ی تصمیمی بزرگ می‌ایستد میان مرگ و ادامه‌ی زیستن و تماشاگر، در آیینه‌ی او، تصویر خویش را بازمی‌بیند.

پیچیدگی روایت با اندیشه در «مسئله» بهرام ری‌پور

در «مسئله» بهرام ری‌پور، سادگی روایت با پیچیدگی اندیشه گره می‌خورد تصویری از جامعه‌ای درگیر تغییر، و انسانی که میان اخلاق و بقا سرگردان است. این پرسش‌ها هنوز زنده‌اند، هنوز در قاب‌های فیلم‌های امروز طنین دارند. در «به دنبال کار» بهروز دانشفر، روایت بی‌پیرایه‌ی زندگی کارگر ایرانی، در زمانی که سینما هنوز زبان کارگر را نمی‌شناخت، به تصویر کشیده می‌شود؛ گویی تلاشی برای دیدن کسانی که همیشه در حاشیه قاب بوده‌اند.

فیلم‌سازان جوان امروز، در مواجهه با این فیلم‌ها، چیزی فراتر از تاریخ می‌بینند. آن‌ها می‌بینند که چطور سینمای کوتاه می‌تواند از دل محدودیت، آزادی بسازد. این فیلم‌ها یاد می‌دهند که حتی در فضای آموزشی یا سفارشی، می‌توان زبان شخصی خود را حفظ کرد — همان‌گونه که فیلم‌سازان کانون پرورش فکری در دهه‌های گذشته میان «پیام» و «بیان شخصی» تعادلی ظریف برقرار کردند.

امروز نیز، در میانه‌ی سیلی از تولیدات تکراری و مصرفی، این بازنمایی دوباره، نوعی دعوت است به بازگشت به صداقت نخستین. شاید فیلم‌سازی امروز با دوربینی کوچک آغاز کند، اما اگر ریشه در اندیشه‌ی انسانی و زیبایی‌شناسی شخصی داشته باشد، ادامه‌ی همان مسیر است که گلستان، شیردل و دانشفر پیمودند.

نمایش فیلم‌های مرمت‌شده در جشنواره‌ی چهل‌ودوم، نه یک یادبود صرف، که آیینی از تولد دوباره بود؛ گویی سینمای کوتاه ایران با دیدنِ تصویرهای نخستین خود، به یاد آورد که چرا آغاز شد. این بازگشت به گذشته، در واقع نگاهی به آینده است آینده‌ای که بدون ریشه، بی‌جان است.