هزار جریب باغی با وسعت هزار جریب بود
نام هزارجریب برای اهالی اصفهان، تصویر یک خیابان با شیب تند را تداعی میکند که به دامنههای کوه صفه و ترمینالی به همین نام منتهی میشود. در زمانی نه چندان دور، دروازه شیراز و خیابان هزارجریب یکی از خروجیهای اصلی شهر اصفهان به سمت جنوب محسوب میشد، اما اکنون به عنوان یکی از محلههای نوساز و بهاصطلاح بالاشهر اصفهان شناخته میشود.
به گزارش اخبار اصفهان برای ریشهیابی نام هزارجریب، باید ۴۴۰ سال به عقب سفر کرد؛ یعنی درست زمانی که شاه عباس صفوی، اصفهان را به عنوان پایتخت دولت صفوی انتخاب کرد. در آن دوره، پروژههای ساختمانی عظیمی مانند میدان نقش جهان، دولتخانه صفوی و چهارباغ تقریباً همزمان آغاز شدند. در میان این پروژهها، چهارباغ به عنوان یک محور گردشگری بیبدیل با حدود ۳۰ باغ سلطنتی شکل گرفت که شامل دو بخش چهارباغ پایین (عباسی) و چهارباغ بالا بود و پل اللهوردی خان آنها را به هم متصل میکرد. چهارباغ عباسی در شمال به کاخ جهاننما و دروازه دولت ختم میشد. چهارباغ بالا در جنوب، به دروازههای باشکوه باغی منتهی میگشت که نامش هزارجریب بود.
هر یک از باغهای مسیر چهارباغ توسط یکی از اعضای دولت و درباریان بنا میشد، اما باغ بزرگ هزارجریب، که بزرگترین باغ این گردشگاه بهشمار میرفت، مستقیماً توسط شاه عباس ساخته شد. اسکندر بیک ترکمان، منشی شاه عباس، در وصف این پروژه نوشته است: «… از کنار رودخانه تا پای کوه، جانب جنوبی شهر (کوه صفه)، انتهای خیابان چهارباغ قرار داده، اطراف آن را بر امرا و اعیان دولت قاهره قسمت فرمودند که هر کدام باغی طرح اندازند… و در انتهای خیابان، باغ بزرگ و وسیع، پست و بلند، نُه طبقه، جهت خاص پادشاهی طرح انداخته، به باغ عباسآباد (هزارجریب) موسوم گردانیدند».
باغ هزارجریب در ابتدا عباسآباد نام داشت، اما پس از ساخته شدن شهرک عباسآباد در حاشیه زایندهرود، به دلیل ابعاد بزرگتر و مساحت تقریبی هزار جریب (واحد اندازهگیری قدیمی)، به این نام مشهور شد.
محدوده تاریخی این باغ بزرگ اصفهان تا حد زیادی برای ما روشن است؛ زیرا در چهار گوشه آن چهار برج کبوتر قرار داشت که امروزه تنها دو تای آنها باقی مانده است. برج معروف مرداویج که در انتهای خیابان شیخ صدوق جنوبی قرار دارد، در روزگار قدیم در منتهیالیه جنوب شرقی باغ واقع بوده است. قرینه آن در ضلع غربی، برج کبوتر دانشگاه اصفهان قرار دارد.
بدین ترتیب، حد جنوبی باغ هزارجریب کاملاً مشخص میشود. با توجه به ابعاد باغ، میتوان حد شمالی آن را نیز در محدوده امروزی بیمارستان شریعتی جانمایی کرد. بنابراین، دو برج کبوتر دیگر یکی در محدوده چهارراه وکلا و دیگری در چهارباغ پلیس قرار داشتهاند. به این ترتیب، دروازه شیراز (میدان آزادی امروزی) دقیقاً وسط باغ بوده و دانشگاه اصفهان فعلی تنها فضای سبز باقیمانده از باغ تاریخی هزارجریب است.
در همه متون تاریخی از سردر باشکوه باغ هزارجریب صحبت شده که درست وسط چهارباغ بالا، کنار بیمارستان شریعتی، قرار داشته است. متأسفانه، در جریان واگذاری زمینهای دولتی به اشخاص در دوره ظلالسلطان، هزارجریب هم، نظیر دهها باغ سلطنتی دیگر، از بین رفت. اما سفرنامهنویسان عصر صفوی، تصویری روشن و زندهای از این باغ برای ما به جای گذاشتهاند.
توماس هربرت نوشته است: «… در وسط باغ استخری بزرگ کثیرالاضلاعی که دوازده بخش مساوی دارد… و از همه سو فوارههای زیبایی بر روی این استخر آبفشانی میکند… این باغ آکنده از همه گونه درخت است: درختانی که از آنها دارو میگیرند، میوه میخورند و یا در سایه آنها آرام میگیرند. تمامی این اشجار چنان سبز و چندان خوشرایحه و مطبوع است که اینجا را میتوان… بهشت شاه عباس نام نهاد».
باغ هزارجریب به دلیل قرار گرفتن در شیب دامنههای صفه، به صورت طبقهطبقه و جدولبندی شده طراحی شده بود؛ چیزی شبیه باغ شازده ماهان کرمان یا باغ ارم شیراز. باغ به صورت شطرنجی خیابانکشی شده بود و در تقاطع هر دو خیابان، کاخ یا آلاچیقی واقع بود. خیابان هزارجریب امروزی در واقع خیابان اصلی باغ نیز محسوب میشده است.
جملی کارری که در اواخر دوره صفوی از این باغ دیدن کرده، نوشته است: «… در گوشهای از این باغ کنار استخری، دو عمارت کوچک زیبا به سبک مراکشی بنا شده که پادشاه در فصل تابستان و گرما در آنها به استراحت میپردازد. همچنین ایوانهای متعددی برای استراحت افراد خاندان شاهی ساختهاند. در انتهای باغ عمارتی هم برای حرم سلطنتی بنا گردیده که در جلوی آن استخری وجود دارد و قایقی کوچک بر روی آن دیده میشود».
با سقوط دولت صفوی و از بین رفتن مادیهای آبرسان باغ، هزارجریب کمکم به دست فراموشی سپرده شد. هرچند در دوره حکومت صدر اصفهانی و منوچهرخان معتمدالدوله تلاشهایی برای احیای آن صورت گرفت، ولی عمر باغ به انتهای خود رسیده بود. در دوره حکومت ظلالسلطان در اصفهان، مردم سیزدهبدرهای خود را در باغی که روزگاری تفریحگاه شاه عباس بود، میگذراندند. به گزارش روزنامه *فرهنگ* در تاریخ ۲۴ جمادیالاول سال ۱۲۹۹ قمری، در یکی از همین سیزدهبدرها آمده است: «جمعیت زیادی از اهالی شهر اصفهان برای سیر و تماشا به سمت چهارباغ و هزارجریب و کوه رفته بودند.
جوانی شانزده ساله از تماشائیان که به بالای کوه رفته بود از کوه به زیر افتاد. قدری راه که از سرازیری کوه به فرود میآید، شال او به سنگی گیر کرده، جمعی از رفقا و همراهانش از اطراف رفته تا راهی پیدا میکنند و او را به زحمت تمام بر دوش کشیده از آنجا فرود آورده، اگرچه صدمه زیادی به او وارد آمده است، لیکن هنوز که تا حال چند روز گذشته زنده است». بعد از دوران قاجار، دانشگاه اصفهان در زمینهای بایر هزارجریب سربرآورد و تا همین امروز یکی از شاخصههای اصلی این محله محسوب میشود؛ بهطوری که نام هزارجریب با نام دانشگاه اصفهان گره خورده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰