دردنامهای اصفهانی برای تمام ایران
حیاط مدرسه را نگاه میکنم و دست به قلم میشوم تا برای چندمین بار صدای مشکلات آموزشی کشورمان را به رشته تحریر در بیاورم؛ تا هم به گوش آنان که باید برسد و هم در ذهن تاریخ حک شود و آیندگان بدانند که ریشه اکثر جنگها و صلحها، پلیدیها و زیباییها به موضوع مهمی به نام آموزش برمیگردد. جملاتم را با مشکلات کلی در آموزش کشورمان شروع میکنم، اما ترکهای سقفِ کلاس مسیر نوشتنم را اینگونه تغییر میدهد.
بحران فرونشست، خشکی زایندهرود و تهدید مدرسهها
هر روز میشنویم که تعداد قابل توجهی از مدارس ما به خاطر خطر تخریب ناشی از فرونشست تعطیل شدهاند. شاهد خانوادههایی هستیم که مجبور شدهاند خانههای خود را ترک کنند. چه تضمینی هست که فردا همین کلاسهایی که باید پناهگاه امن فرزندانمان باشند، به ویرانهای تبدیل نشوند؟ در دل این بحران، رگ حیاتی شهر، یعنی زایندهرود، نیز از نفس افتاده است. رودی که باید مایه حیات اصفهان باشد، با تصمیمهای تنگنظرانه برخی مسئولان به شهرهای دیگر روانه شد. سهم اصفهانیها از زایندهرود، خشکی و بیآبی است؛ خشکیای که نهتنها زمین، که روح این شهر را فرسوده است.
تبعات اجتماعی بحران آب و فرونشست
فرونشست زمین و خشکی زایندهرود فقط بحرانهای زیستمحیطی نیستند؛ اینها زنگ خطری هستند برای آموزش، برای امنیت، برای آینده. اگر امروز به آنها گوش ندهیم، فردا خیلی دیر خواهد بود. علاوه بر بحرانهای طبیعی، این مسائل بحرانهای فرهنگی و اجتماعی نیز ایجاد کردهاند. اصفهان تاکنون گرفتار تنشهای بین شهری شده است که ناشی از اختلافات درباره آب است؛ اختلافاتی که اتحاد لازم برای مقابله با بحرانها را از بین برده است.
نقش نظام آموزشی در ایجاد یا حل بحرانهای اجتماعی
پاسخ بسیاری از این بحرانها را باید در نظام آموزشی جستوجو کرد. در مدارسمان به جای آموزش همکاری و مشارکت، به بچهها رقابت بیپایان یاد میدهیم. به جای انسانیت، همدلی و مسئولیتپذیری، میآموزانیم که دیگری را کنار بزنند تا خود موفق شوند. نتیجه این آموزش، نسلی است که به جای کنار هم ایستادن، در برابر هم میایستند؛ مردمی که اتحاد لازم برای حفظ منابع حیاتیشان را ندارند و درگیر نزاعهایی بیپایان شدهاند.
ضرورت بازنگری در آموزش برای نجات آینده
اگر میخواهیم زایندهرود، دریاچه ارومیه و سایر رودخانههای کشور دوباره جان بگیرند؛ اگر میخواهیم ترکهای سقف مدرسهها به شکافهای بیپایان در تمام مدارس کشور تبدیل نشوند؛ باید از همین امروز آموزش را بازنگری کنیم. باید به فرزندانمان بیاموزیم که زمین، رود، شهر و انسانها همه با هم معنا دارند و به هم وابستهاند. وگرنه فردا نه تنها رود و زمین خبری نخواهد بود، بلکه همبستگی ملی و آموزشی که بتواند آیندهای روشن بسازد، نیز از بین خواهد رفت.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰