گزینه‌های روز میز ایرانی کم نیستند؛

ایران و یک گام تا تصمیمات خطرناک

همزمان با افزایش تنش ها بین اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از سیاسیون و تحلیلگران  از گزینه‌هایی همچون بستن گلوگاه ژئوپلتیکی جهان (تنگه هرمز) و خروج از معاهده NPT برای مقابله به مثل با اسرائیل سخن گفتند بی آنکه متوجه پیامدهای خطرناک برای خود جمهوری اسلامی، منطقه و جهان باشند.

همزمان با افزایش تنش ها بین اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از سیاسیون و تحلیلگران  از گزینه‌هایی همچون بستن گلوگاه ژئوپلتیکی جهان (تنگه هرمز) و خروج از معاهده NPT برای مقابله به مثل با اسرائیل سخن گفتند بی آنکه متوجه پیامدهای خطرناک برای خود جمهوری اسلامی، منطقه و جهان باشند.

 مسدود سازی تنگه هرمز

سناریوی بسته‌شدن تنگه هرمز، اگرچه تاکنون در حد تهدید باقی مانده، اما با ادامه تجاوزات رژیم اسرائیل به زیرساخت‌های حیاتی ایران، هر روز به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود. از نظر مدافعین این رویکرد،  واکنش احتمالی ایران در این مسیر، نه‌ تنها یک اقدام دفاعی بلکه یک حرکت راهبردی برای تغییر قواعد بازی خواهد بود. در این راستا باید گفت  ایران در سال‌های اخیر، به‌ویژه در واکنش به تحریم‌های شدید نفتی و خروج آمریکا از برجام، چند بار تهدید به بستن تنگه کرده، اما به نظر می‌رسد که این‌بار شرایط بسیار حساس‌تر است و در صورت تصمیم به اتخاذ چنین رویکردی باید همه جوانب از سوی مقامات جمهوری اسلامی بررسی شود. اولین پیامد بستن این ابراه مهم،  کمبود نفت و افزایش شدید قیمت آن  است که این مسئله  بسیاری از کشورهای وارد کننده نفت را با چالش مواجه می کند اما با نگاهی دقیق تر  باید گفت بستن تنگه هرمز در کوتاه مدت می تواند برای ایران چاره ساز باشد اما در بلند مدت خیر . روزانه حدود ۱۹ میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور می‌کند، که نزدیک به ۴۰ درصد نفت صادراتی جهان است.

اگر تنگه هرمز بسته شود ‌از مجموع ۱۹ میلیون بشکه نفت صادراتی از تنگه هرمز، حدود ۹ میلیون بشکه می‌تواند مستقل از تنگه هرمز نیز صادر شود از کشورهایی همچون عربستان سعودی( خط لوله شرق-غرب پترولاین)  امارات (خط لوله نفت خام ابوظبی ) عراق((خط لوله کرکوک-جیهان  و خط لوله بصره – عقبه)  قطر (صادرات LNG از طریق راس لافان و عمان). همچنین جایگزین ۱۰ میلیون بشکه توسط روسیه، آمریکا، کانادا، برزیل و کشورهای آفریقایی قابل تامین به ‌نظر می‌رسد. بنابراین بستن تنکه هرمز در کوتاه مدت می تواند برای جمهوری اسلامی چاره ساز باشد اما در بلند مدت کارکرد خود را از دست می دهد. مضاف بر اینکه چنین راه حلی پیامدهای دیگری هم دارد که یکی از انها  می تواند افزایش تنش بین آمریکا و ایران باشد به ویژه در مقطع فعلی که اسرائیل علاقه زیادی به باز کردن مستقیم پای آمریکا در مناقشه دارد، این موضوع حساسیت بیشتری پیدا می کند. ایالات متحده از دهه‌ها پیش بارها اعلام کرده است که بستن تنگه هرمز را خط قرمز  می‌داند . نکته دیگر این است که بستن تنگه هرمز به معنای تهدید مستقیم علیه امنیت انرژی جهان است؛ موضوعی که بی‌تردید واکنش شدید برخی کشور‌های عرب منطقه را نیز در پی خواهد داشت. در این‌صورت دیگر آنان تعارف سیاسی کنونی را کنار می‌گذارند و احتمالاً بلافاصله از ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا برای بازگشایی تنگه حمایت می‌کنند. ممکن است از پایگاه‌های نظامی خود در خلیج فارس برای پشتیبانی از عملیات دریایی یا هوایی استفاده کنند.

  • خروج از معاهده NPT

به دنبال تصویب قطعنامه‌ای ضدایرانی  در شورای حکام سازمان بین‌المللی انرژی اتمی و در ادامه آن  تجاوز رژیم صهیونیستی به مراکز نظامی و هسته ای ایران، طی چند  روز گذشته بحث هایی در برخی از محافل سیاسی از جمله مجلس شورای اسلامی مطرح شد مبنی بر خروج ایران ازNPT. این افراد بر این باور هستند که  قرار بود ان‌پی‌تی  امنیت‌مان را تأمین کند، نه اینکه عامل ناامنی شود از این رو در شرایط کنونی بهتر از این معاهده خارج شویم.  در این راستا باید گفت بر اساس ماده ۱۰ پیمان NPT، هر کشوری می‌تواند با اعلام رسمی و با ذکر دلایل امنیتی، از این پیمان خارج شود اما با توجه به اینکه  معاهده NPT  از معاهداتی است که ارتباط مستقیم با امنیت ساختار بین الملل دارد،  خروج کشورها از این معاهده را می‌توان تهدیدی برای امنیت جهانی دانست و برای کشور خارج شده شرایط حساس و چالش‌زا ایجاد می کند  از جمله   افزایش فشار بین‌المللی و سیاسی؛ تحریم‌های جدید و شدیدتر؛ توقف همکاری‌های صلح‌آمیز علمی و فناوری؛   اتهام حرکت به سمت ساخت سلاح هسته‌ای؛  احتمال تشکیل اجماع جهانی علیه کشور خارج ‌شده.

به طور مثال روزی که ایران اعلام کند از NPT خارج شده است روز بعد آن چندین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران باز‌می‌گردد هر چند در وضعیت‌مان تفاوتی ایجاد نمی‌کند چراکه به هر حال ما در وضعیت تحریم هستیم حال چه با قطعنامه یا چه بی قطعنامه اما مسئله این است که اگر بخواهیم روزی پشیمان شویم و بازگردیم، آن زمان دوباره یک راه دو، سه ساله برای مذاکره در پیش داریم.