افزایش اعتماد به نفس در کودکان
اعتماد به نفس کودکان، نه یک صفت اکتسابی صرف، بلکه سنگ بنای شخصیت و موتور محرک موفقیتهای آتی آنهاست. این خصیصه ارزشمند را نباید با غرور، خودشیفتگی یا احساس «همه کار توانی» اشتباه گرفت؛ بلکه اعتماد به نفس ریشه در خودشناسی، خودپذیری و خودباوری دارد. به بیان ساده، اعتماد به نفس همان امنیت درونی است که به کودک اجازه میدهد خود را با تمام تواناییها و محدودیتها بپذیرد، با چالشهای زندگی روبرو شود، ریسکهای منطقی را بپذیرد و مهمتر از همه، پس از شکست، توانایی برخاستن مجدد را داشته باشد.
به گزارش اخبار اصفهان ساختار این ویژگی از دوران جنینی و با درک احساس امنیت آغاز میشود و والدین به عنوان اولین معماران این بنای شخصیتی، حیاتیترین نقش را در پرورش فرزندانی با عزت نفس کودکانه ایفا میکنند. ایجاد اعتماد به نفس نیازمند مجموعهای پیوسته از رفتارها و گفتارهاست، نه صرفاً نصیحتهای کلامی.
بخش اول: مبانی خانوادگی؛ ساخت خودباوری در فرزندان
نقش والدین در شکلگیری خودباوری در فرزندان نقشی سازنده و اولیه است. هر رفتار و گفتاری که در محیط خانه تبادل میشود، مستقیماً بر نگرش کودک نسبت به خودش تأثیر میگذارد. والدینی که خود را میپذیرند و با احترام با یکدیگر و فرزندشان برخورد میکنند، اولین درس اعتماد به نفس را به صورت عملی آموزش میدهند.
راهکارهای اساسی در رفتار و گفتار والدین
۱ – زبان احترامآمیز و سازنده : فرزند خود را همیشه با اسم کامل و با القاب احترامآمیز صدا کنید. همچنین، به جای استفاده از برچسبهای مطلق مانند «عالی»، «بد» یا «بیخاصیت»، تنها کار درست یا نادرست وی را نقد یا تحسین نمایید. این رویکرد به کودک میآموزد که ارزش او وابسته به عملکرد لحظهایاش نیست.
۲ – واکنش درست به اشتباهات : در صورتی که کودک مرتکب اشتباه شد، از تمسخر، تحقیر، سرزنش یا عصبانیت پرهیز کنید. اشتباه او را بدون تخریب شخصیتش گوشزد کنید. شکست و خطا باید به عنوان فرصتی برای یادگیری تلقی شود، نه دلیلی برای احساس ناکافی بودن.
۳ – ایجاد استقلال و کارآمدی : به کودک اجازه دهید در کارهای خانه کمک کند تا احساس «کارآمد بودن» در او تقویت شود. آموزش انجام کارهای شخصی و دادن اجازه استقلال در اموری که توانایی انجام آنها را دارد، کلید ساخت اعتماد به نفس کودکان است.
۴ – شنایی با عواطف و احساسات : فرصتی فراهم کنید تا کودک احساساتی نظیر تشنگی، گرسنگی، بیماری، شادی، حسادت و شکست را لمس کند و راهکارهای کنار آمدن با آنها را بیاموزد. او باید بداند که هیچ انسانی کامل و بیعیب نیست.
بخش دوم: تقویت مهارتهای عملی و حل مسئله
۱ – افزایش اعتماد به نفس : به میزان زیادی با تسلط بر مهارتها و توانایی مدیریت چالشها گره خورده است. والدین باید شرایطی را ایجاد کنند که کودک با علایق و توانمندیهای خود آشنا شده و مهارتهای جدیدی کسب کند.
۲ – کسب مهارتهای متنوع : به فرزند خود فرصت دهید تا مهارتهایی نظیر دوچرخهسواری، شنا، یا آموختن زبان خارجی را متناسب با سن خود فراگیرد. تسلط بر یک مهارت، حتی کوچک، به شدت احساس خودباوری را تقویت میکند.
۳ – تقویت توان حل مشکل : در موقعیتهای چالشبرانگیز، به جای ارائه راهحل مستقیم، توان حل مسئله در کودکان را در آنها تقویت کنید. مثلاً اگر کلید خانه را گم کرد، به او کمک کنید تا گزینههای موجود را بررسی کند و خودش به راهحل برسد.
۴ – اجازه ابراز نظر و استدلال : به کودک اجازه دهید بدون ترس از اشتباه یا تحقیر، نظر خود را در جمع ابراز کند و در عین حال به نظرات دیگران گوش دهد تا منطق و قدرت استدلال وی تقویت شود.
۵ – پرهیز از تذکر در جمع : در حضور همسالان یا دیگران، از تذکر دادن، نصیحت کردن یا ایراد گرفتن مداوم از فرزند خود پرهیز کنید؛ این رفتارها به شدت به عزت نفس کودک آسیب میرساند.
بخش سوم: مدیریت انتظارات و محیط آموزشی
با ورود کودک به مدرسه، میدان تقویت اعتماد به نفس گستردهتر میشود و روابط او با معلمان و همکلاسیها اهمیت پیدا میکند. در این مرحله، نحوه تعامل والدین با محیط آموزشی و انتظارات آنها از فرزندشان بسیار کلیدی است.
اصول تعامل با محیط آموزشی و درسی
۱ – احترام به معلم و مرجعیت آموزشی : از بدگویی یا کوچکنمایی آموزگاران کودک در ذهن او خودداری کنید و او را از محیط مدرسه و معلمان نترسانید. والدین باید نقش حامی و تکمیلکننده نقش معلم باشند.
۲ – انتقال مسئولیتهای درسی : هرگز نگران درس و مشق کودک نشوید، تکالیف وی را انجام ندهید و غلطهای او را پاک نکنید. با این کار، پیام «تو به تنهایی توانایی انجام این کار را نداری» را به او منتقل میکنید که مخرب اعتماد به نفس است.
۳ – ترویج یادگیری لذتبخش : درس خواندن را برای کودک لذتبخش سازید و به او بیاموزید که تحصیل چه مزایای فردی و اجتماعی برایش به ارمغان میآورد؛ اما او را درگیر رقابتهای عصبی و مقایسه با همکلاسیها نکنید.
۴ – انتظارات واقعبینانه : بدانید که انتظار بیش از حد توانایی کودک، باعث ایجاد احساس «ناکافی بودن» و ناکامی میشود. در مقابل، انتظار کمتر از توان او نیز، فرد را ناتوان و بیمسئولیت بار خواهد آورد.
۵ – واکنش مثبت به شکست درسی : در شکستهای درسی، از تخریب روحیه فرزند خود پرهیز نمایید و با جملات مثبت و امیدبخش، اراده و اشتیاق یادگیری را در او تقویت کنید و راه غلبه بر مشکل را به او بیاموزید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰